Abstract:
هدف این پژوهش، شناسایی مؤثرترین عوامل اثرگذار بر ارتقاء فرهنگکار برای زنان سرپرستخانوار با استفاده از تکینک (DEMATEL) است. روش پژوهش ترکیبی کیفی و کمی میباشد، بدین صورت که ابتدا از طریق روش ارزیابی انتقادی به عنوان یکی از روشهای تحقیق کیفی متغیرهای مربوط به فرهنگکار شناسایی شدند و سپس از طریق روش تحقیق کمی و تکنیک (DEMATEL) علل ارتقای فرهنگکار اولویتبندی گردیدند. جامعهی آماری پژوهش شامل 10 نفر از متخصصان مدیریت فرهنگی میباشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد از مجموع ۳۸ مقاله بررسی شده، ۱۱ مقاله پس از ارزیابی انتقادی امتیاز بالاتر از ۳۰ را کسب نمودند و براساس آنها مؤلفههای پژوهش براساس بالاترین میزان فراوانی شامل ۳ مولفه فرعی و ۱۸ شاخص تعیین گردیدند. هم چنین نتایج در بخش کمی براساس تحلیل (DEMATEL) نشان داد، از میان سه مؤلفه ی اصلی ارتقای فرهنگکار زنان سرپرستخانوار، سیاستگذاری شغلی به عنوان اولویت اول، ارزشهای فرهنگی اولویت دوم و مهارتهای فردی به عنوان اولویت سوم شناسایی شدند. هم چنین به منظور تعیین اولویت در مورد هریک از شاخصهای مربوط به مؤلفههای فرعی پژوهش نیز از تحلیل (DEMATEL) استفاده شد، که نتایج مربوط نشان داد، در مؤلفهی مربوط به سیاستگذاریهای شغلی از میان ۶ شاخص مربوط، شاخص حامیان، بالاترین اثربخشی را در سیاستگذاریهای شغلی دارد. در مورد مؤلفهی هنجارهای فرهنگی، از میان ۵ شاخص مربوط، اصلاح قوانینکار، بالاترین اثربخشی را در هنجارهای فرهنگی دارد و در نهایت مشخص گردید از میان ۶ شاخص مربوط به مهارتهای فردی، شاخص تحصیلات بالاترین میزان تأثیرگذاری را در مهارتهای فردی ایفا میکند.
Machine summary:
هم چنین نتایج در بخش کمی براساس تحلیل (DEMATEL) نشان داد، از میان سه مؤلفه ی اصلی ارتقای فرهنگ کار زنان سرپرست خانوار، سیاست گذاری شغلی به عنوان اولویت اول ، ارزش های فرهنگی اولویت دوم و مهارت های فردی به عنوان اولویت سوم شناسایی شدند.
به منظور تحلیل DEMATEL سوال سوم مطرح میشود: سؤال سوم - مؤثرترین مؤلفه ی ارتقای سطح فرهنگ کار زنان سرپرست خانوار براساس تحلیل DEMATEL کدامند؟ در این بخش ، مطابق تعریف روابط در روش تحقیق جهت پاسخ به سؤال سوم پژوهش ابتدا میبایست براساس تصمیم گیری گروهی و یا تشکیل ماتریس تصمیم گیری، شدت روابط بین سه مؤلفه ی فرهنگ کار یعنی سیاست گذاری شغلی، هنجارهای فرهنگی و مهارت های فردی مشخص گردد و سپس مؤثرترین مؤلفه ارتقای سطح فرهنگ کار زنان سرپرست خانوار تعیین شوند.
در این مرحله به منظور تحلیل ماتریسی، ابتدا از اعضای پانل (١٠ نفر مشارکت کننده ی پژوهش ) خواسته میشود تا به هریک از مؤلفه های اصلی که کدگذاری شده اند، یعنی سیاست گذاریهای شغلی (A)؛ هنجارهای فرهنگی (B) و مهارت های فردی (C) براساس جدول (٧) که نحوه ی امتیازدهی تأثیر متقابل هریک از مؤلفه های اصلی بر یکدیگر را تعیین میکند، امتیاز لازم داده شود.
در ادامه به منظور پاسخ سؤال آخر پژوهش که عنوان شده است ، به مؤثرترین شاخص های مربوط به معیارهای ارتقای سطح فرهنگ کار برای زنان سرپرست خانوار براساس تحلیل کدامند؟ از تحلیل های مجزا برای هر یک از مؤلفه های فرعی سیاست گذاری شغلی، هنجارهای فرهنگی و مهارت های فردی استفاده میشود.
A Sociological Assessment of Organizational Justice and its Relation with the Culture of an Organization in Educational Organizations (Case Study: Staff at the Ministry of Education in Mashhad), Journal of Social Sciences, 12(1): 68-45.