Abstract:
کنکور بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی برای شرکتکنندگان موضوعی مهم است. نقش کنکور در تعیین سرنوشت و آینده افراد از یکسو و کمبود امکانات ورود برای رشتههای خاص، تجارب دانش آموزان و تلاش آنها از ماهها و سالهای قبل و استفاده از منابع و امکانات تقویتی برای آماده شدن، این رقابت را به موضوعی جدی برای دانش آموزان، خانوادهها و مدارس تبدیل کرده است. هدف از این پژوهش بررسی تجربه زیسته افراد پس از یک یا دو بار شرکت در کنکور بود.
روش به کار گرفتهشده در این پژوهش، روش کیفی داده بنیاد بود که بهمنظور استخراج عوامل علی، زمینهای، مداخلهگر، راهبردها، عوامل فرآیندی و پیامدها در تجربه کنکور مورداستفاده قرار گرفت. شرکتکنندگان 11دانشجوی فعلی مراکز دولتی و غیردولتی بودند که تجربه یک یا دو سال شرکت در کنکور را داشتند. و بهصورت هدفمند و بر اساس الگوی موارد مطلوب انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه باز و عمیق استفاده شد. پس از انجام مصاحبه 118مضمون فرعی به دست آمد که در 18 مضمون اصلی دستهبندی شدند. این 18 مضمون استخراجی در 5 گروه عوامل زمینهای، علی، مداخلهگر، پدیده اصلی، فرآیندی و پیامدها قرار گرفتند.
نتایج این پژوهش نشان داد که بر اساس تجربه افراد؛ خانواده، ویژگیهای فرد، کلاس کنکور، دوستان، جو اجتماعی، مدرسه و رشته از عوامل زمینهای و مداخلهگر بودند. مصمم بودن، ویژگیهای روانی، عوامل ناخواسته و روش مطالعه از عوامل علی در پدیده کنکور بودند. برنامهریزی، تلاش، خودشناسی و کمک گرفتن از عوامل فرآیندی و رضایت یا عدم رضایت و استرس از پیامدهای کنکور بود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که کنکور پدیدهای پیچیده از دیدگاه شرکتکنندگان است که عوامل گوناگونی در آن نقش دارد. استرس بهعنوان یک پیامد منفی در کنکور موضوعی است که در همه افراد اعم از موفق یا ناموفق تجربه میشود.
Machine summary:
نقش کنکور در تعيين سرنوشت و آينده افراد از يک سو و کمبود امکانات ورود براي رشته هاي خاص ، تجارب دانش آموزان و تلاش آن ها از ماه ها و سال هاي قبل و استفاده از منابع و امکانات تقويتي براي آماده شدن ، اين رقابت را به موضوعي جدي براي دانش آموزان ، خانواده ها و مدارس تبديل کرده است .
روش به کار گرفته شده در اين پژوهش ، روش کيفي داده بنياد بود که به منظور استخراج عوامل علي ، زمينه اي، مداخله گر، راهبردها، عوامل فرآيندي و پيامدها در تجربه کنکور مورداستفاده قرار گرفت .
نتايج اين پژوهش نشان داد که بر اساس تجربه افراد؛ خانواده ، ويژگي هاي فرد، کلاس کنکور، دوستان ، جو اجتماعي، مدرسه و رشته از عوامل زمينه اي و مداخله گر بودند.
شکورنيا و علي کرمي(١٣٩٦) در مطالعه اي به منظور بررسي عوامل اثرگذار بر انتخاب رشته داروسازي و علاقه به اين رشته در دانشجويان ورودي سال ١٣٩٢به اين نتيجه رسيدند که ميزان درآمد و آينده مناسب شغلي و استعداد و توانايي علمي از مهم ترين دلايل گرايش و رضايت از ادامه تحصيل در اين رشته بود.
اين نتايج با پژوهش شکوري نيا و علي کرمي(١٣٩٦) که به نقش عوامل محيطي و اجتماعي در گرايش به رشته هاي پزشکي اشاره دارند، هم جهت است .
اين نتايج با پژوهش هاي اديب ، فتحي آذر و اسکندري(١٣٩٦) و سيفي و سام (١٣٩٤) که به عامل فرسودگي و عدم رضايت دانشجويان حتي در رشته هاي پزشکي اشاره کردند، در مورد نقش استرس و عوامل اجتماعي هماهنگ است .