Abstract:
سازندگی فردی یا خودسازی اخلاقی و استکمال نفس، غایت رسالت نبی اکرم(ص) بوده است آنجا که میفرماید انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. از سوی دیگر خداوند در قرآن مجید هدف از خلقت را عبودیت دانسته است. رابطه عبودیت با استکمال نفس و خودسازی اخلاقی با توجه به اثربخشی تربیت اسلامی برآن در قرآن مجید هدف اصلی این تحقیق بوده و در این بین نگاهی نیز به عرفان شیعه در مبحث انسانشناسی داشتهایم.
نتیجه حاصل تحقیق نشان میدهد جهانبینی و معرفتشناسی عرفانی که خود یک قالب و روش و شاید ابزار شناخت روش در تربیت اسلامی است همواره در تلاش برای ایجاد فضایی دو طرفه برای شناخت موجودیت انسان و لوازم انسان بودن و طی مراتب کمال او بوده است. عرفان اسلامی در واقع در صدد جهت بخشی به تعاملات معرفتی، انسانشناسی و جامعهشناسی بوده و در این بستر به رشد و تعالی انسان اندیشیده است و برای آن برنامه دارد. بنابه دیدگاه عرفان اسلامی، هدف نهایی از کوشش انسان، رسیدن به شناخت و معرفت است. این نوع معرفت احتیاج به بسترسازی دارد، یعنی قلب انسان که مکان روح الهی وی میباشد، باید از زشتیها، پلیدیها و کلا هر نوع آلودگی کاملا پاک و منزه شده باشد تا نور حقیقت بتواند بر آن بتابد. میان مفاهیم عرفانی و تعلیم و تربیت از جنبة هدفی اشتراک بسیاری دیده میشود. در تعلیم و تربیت نیز، هدف به نوعی فراهم آوردن شرایطی است که متربی به آگاهی و شناخت دست یابد.
Machine summary:
انسان اگر قبل از پرورش و آموزش دیگران به پرورش و آموزش خویش همت گمارد و سعی کند که با تهذیب نفس و مراقبه و محاسبه چنان بر نفس خویش حاکم شود که دیگر رذایل اخلاقی و گناهان را انجام ندهد و در پی عمل به فضایل و انجام دادن نیکوکاری باشد، در این صورت است که میتواند به معماری شخصیت خویش و تکمیل ابعاد انسانی و وجود خود نایل شود و خود«انسان نمونه» و فردی مفید باشد.
در این بین فلاسفه نیز دریافتند استدلال و برهان به تنهایی برای توجه دادن انسان در مسیر تربیت کفایت نمیکند و «اولین بار سهروردی با وارد کردن کشف و شهود عرفانی به وادی حکمت اسلامی و ناکافی دانستن استدلال و برهان عقلی و با بهره گیری از حکمای ایران باستان و حکمای الهی یونان، فلسفه را به عرفان نزدیک کرد و موسس مکتبی فلسفی شد که سیر حکمت در جهان اسلام را تحت تاثیر جدی خود قرار داد به طوری که حکمت متعالیه تلفیق حکمت مشاء و حکمت اشراق می باشد.
انسان به خدا و برداشتی که از اوصاف الهی دارد، در شئون مختلف زندگی او، انگیزهها، نیتها، داوریها و اعمال او مؤثر است و شخصیت ویژهای برای فرد میسازد و روش انسانی که معتقد است کارگردان اصلی جهان تنها خداوند است و نیازمندیهای او، تنها با تدبیر خداوند، سر و سامان خواهد گرفت، دست نیاز به سوی دیگران دراز نخواهد کرد؛ در مقابل مشکلات بیتابی و کمصبری نخواهد داشت؛ زیرا او میداند که خداوند تنها رب او نیست، رب همه جهان است و امور را به بهترین شیوه هدایت خواهد کرد او را تغییر میدهد.