Abstract:
این نوشتار ویژگی فیلمهای دهۀ 1970 تا 2010 سینمای روسیه را بررسی و تحلیل میکند. در دهۀ 60 قرن بیستم، سینمای روسیه به جهان شناسانده شد و پیش از گذشته در مسیر پیشرفت قرار گرفت. سیاستهای نرم فرهنگی دوران اُتتیپل[1] و وضعیت هنر و جامعه در عصر پرسترویکا، فیلمهای دهههای 1970 و 1980 را به پدیدهای ویژه تبدیل کرد که بازتاب روشنی از روابط اجتماعی آن عصر است. آزادیِ ناگهان جاریشده در بستر هنر اتحاد شوروی - که در آستانۀ فروپاشی بود - سینمای دهۀ 1990 را نیز تحت تأثیر قرار داد و بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی، عریانتر از همیشه به نمایش گذاشته شدند. دهۀ نخست قرن بیستویکم، سینمای روسیه میزبان فیلمهایی از جنس فیلمهای سینمای هالیوود بود و تلاش کرد این راه را مصمم ادامه دهد. در این دهه، سینمای روسیه شاهد تصاویری بود که پیش از این به خود ندیده بود. با تغییر کارکرد هنر در دوران پساشوروی، رویکرد هنرمندان نیز تغییر کرد و سینما نیز در بسیاری موارد به گیشه میاندیشید. نسخۀ روسی رؤیای آمریکایی در فیلمهای گیشهای روسیه دیده میشود؛ اما دغدغۀ آسیبشناسی اجتماعی و ساختن یا بازگشت به هویت روسی، همچنان در برخی فیلمهای روسیۀ جدید قابل مشاهده است. سینمای معناگرای روسیه را میتوان تأیید این مدعا دانست. حمایتهای دولتی از فیلمهای اقتباسی از آثار ادبی و رویدادها تاریخی، منجر به تولید فیلمهای ماندگاری در این حوزه شده است. سینمای روسیه، دوران گذار خود را گذرانده است و انتظار میرود بهزودی شاهد آثاری باشیم که ردپای هویت غیرروسی کمتر در آنها دیده شود.
[1]. Ottepel (The Khrushchev Thaw)
Machine summary:
اثرگـذاري سـينما در ادراک محيطي افـراد، بـه سـبب ويژگـيهـاي منحصـربه فـرد ايـن صـنعت و قـدرت اقنـاع بـالاي آن در شکل دهي به «درک محيط » و تبديل آن به «فرهنـگ همگـاني» در جامعـه بسـيار چشـمگير است )٢٩ :٢٠١٤ ,Mottaghi and Ghareh Beygi( به گفتۀ نيکولز، هنگامي که ما بـا فـيلم هـاي برآمده از فرهنگي ناآشنا روبه رو ميشـويم بـه احتمـال زيـاد، تنهـا بـه بحـث دربـارة سـبک و درونمايه و مؤلف و فرهنـگ ملـي آن هـا بسـنده مـيکنـيم ، بـيآنکـه از خـود بپرسـيم در چـه زمينه و فضايي به درک اين آثـار راه بـرده ايـم )٢٩٥ :٢٠١٠ ,Nichols(؛ بنـابراين ، شـايد بتـوان گفت شناخت نسبي يک جامعه از راه شناخت سينماي کشور مورد نظر امکان پذير است و گـاه حتي شيوة قابل اتکايي براي سفر در تاريخ است .
از جمله ميتوان به فرمان اتحاد شوروي در سال ١٩٢٠ اشاره کرد مبني بر اينکه معيار اساسي براي ارزيابي کيفيت هنري فيلم ها اين است ، به شکلي عرضه شوند کـه از سوي توده هاي ميليوني قابل درک باشند )١٣٧ :١٩٨٢ ,Huaco(.
هنر نقاشي، خلق زيباترين آثار ادبي و تجهيزات فني سينما و سبک فيلم سازي و نوآوريهاي فيلم سازان بزرگ دوران اتحاد شوروي بسيار قابل توجه بود» )٤ ,٣ :١٩٥٢ ,Большаков(؛ اما با رويکارآمدن خروشف و سياست استالين زدايـي او، کـه در ظاهر نويدبخش فضاي باز سياسي و فرهنگي و فرصت تنفس براي هنر بود، سينماي روسيه به محتواي تازه اي ميانديشيد.
گرايش به غرب و تلاش براي رسيدن به فرهنگ غربي نيز از ديگر مؤلفه هايي اسـت کـه در فيلم هاي اين دهه مشاهده ميشود.