Abstract:
فخر رازی مفسر و متکلم اشعری است که هرچند تا پایان عمر بر این مذهب کلامی سلوک میکند؛ اما در پارهای باورها از دیدگاههای اشعری فاصله میگیرد و به نقد آنها میپردازد. تزلزل و اضطراب فخر در برخی دیدگاهها، بیانگر مطالعه و تامل او در آراء دیگران و تحول فکری وی است. نزدیک شدن رازی در برخی مسائل کلامی به مذهب شیعه، ناشی از یافتن حقیقت در مواضع پیروان اهل بیت(ع) و ضعف نظریات کلامی اشعری و عدم کفایت ادلّه آنها میباشد. از مهمترین آنها میتوان به مساله صفات الهی، جبر و اختیار، ولایت و امامت و مهدویت، اشاره کرد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی برخی از مهمترین مواضع کلامی تاثیر پذیری رازی از آموزههای شیعی میپردازد و به این نتایج میرسد که معقولیت باورهای مذکور و قوت ادله و شواهد آنها از یک سو و ضعف و عدم قدرت اقناع مواضع مدعیات مقابل آنها و تحول فکری رازی از سوی دیگر منجر به اتخاذ چنین مواضعی گردیده است.
Machine summary:
(شریف، 1365: 2 / 86 ـ 85) این دوگانگی اندیشه زمینهساز پرسشهایی میگردد؛ ازجمله اینکه آیا تزلزل برخی آراء کلامی رازی و شباهت دیدگاههای او به شیعه ارتباطی با پختگی فکری و تحول روحی او دارد؟ به این معنی که آیا موضع او نسبت به تشیع ناشی از برتری ادله کلامی آنها در مسائل مذکور است؟ آیا نگاه فخر به باورهای مذهبی تشیع در تمام آثار و مراحل حیاتش یکنواخت است؟ قدر مسلم آن است که وی در برخی آثار خود که بنا به گفته بعضی پژوهشگران در زمره تألیفات متأخر وی میباشد (زرکان، 1963: 330، 476 و 623؛ نعمان، بیتا: 5) به برخی باورها و اندیشههای شیعی نزدیک میشود.
(رازی، 1401: 13 / 12) واقعیت آن است که رازی در مسئله مذکور نه دیدگاه اشعری را موجه میداند و نه سخن معتزله را و سعی میکند بین هر دو جمع نماید و میگوید تمام صفات به دو صفت علم و قدرت برمی گردد و این دو نیز عین ذات اویند.
(رازی، بیتا: 4 / 69) گرچه سخنان رازی در مسئله جبر و اختیار متزلزل و مضطرب مینماید ولی قدر مسلم آن است که او در این مسئله نه دیدگاه اشعری را به تمام و کمال میپذیرد و نه دیدگاه اهل اعتزال را و سعی میکند نظری میان آن دو ارائه دهد؛ چنانکه میگوید: کسی که بگوید تمام فعل بنده از جانب خودش است در دام قدر افتاده است و کسی که فاعلیت عبد نسبت به فعلش را نفی کند به جبر گرفتار شده است و هر دو آنها به دور از حق است، راه درست پذیرش فاعلیت عبد توأم با اقرار به قضای الهی است.