Abstract:
هدف مقاله حاضر، تبیین چگونگی و منشا اجماع گفتمانی اعتدالیون مذهبی و روشنفکران در پیدایش انقلاب مشروطیت می باشد. حاکمیت مطلقه سیاسی و سنت گرایی فرهنگی از علل اصلی غفلت از توجه به اصلاح امور و ترقی و پیشرفت از سوی نیروهای طرفدار اصلاحات ارزیابی شد. لذا این هدف مشترک، باعث اجماع گفتمانی نیروهای مذهبی میانه رو و روشنفکران برای تغییر ماهیت مطلقه حکومت و تعدیل ساختار سیاسی و مشارکت نمایندگان مردمی گردید. از یافته های پژوهش، اصلاح ساختار مطلقه سیاسی و سنت گرایی حکام از دلایل واپس گرایی آنان ارزیابی شده است. مشروطه الگویی سیاسی و وارداتی بود که نوع انتظارات ایرانیان از آن متناسب با کشش جامعه نبود. همچنین شرایط فرهنگی و قومی و تاریخی ایران این دوره آمادگی ذهنی و عینی پذیرش الگوهای نوین را نداشت و تطبیق عقلانی نیز صورت نگرفت. توزیع قدرت و نقش مردم در سرنوشت خود،کسب استقلال سیاسی و اقتصادی، مبارزه با استعمار و نفوذ آنان، دستیابی به مولفه هایی مانند توسعه، رفاه، بهره مندی از دستاوردهای نوین همگی سبب اجماع گفتمانی طرفدارن مشروطه برای تغییرات ساختاری و عینیت یابی آن بود. این پژوهش در صدد است با روش توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و تحلیل گفتمان به چگونگی شکل گیری و علل
بنیادی این ائتلاف ملی و بسترهایی که موجب حرکت انقلابی گردید، بپردازد
Machine summary:
مصادف انقلاب سیاسی مشروطیت دو جناح داخلی بارز در بین نیروهای فعال سیاسی قابل مشاهده بود: گروه اول ، طرفداران مشروطه متشکل از لایه هایی از نیروهای مذهبی میانه رو تر در ایران و حوزه نجف به همراه روشنفکران که حمایت مردمی را نیز با خود داشتند.
118 بسترهای سیاسی – اجتماعی شکل گیری گفتمان مشروطه خواهی در عصر قاجاریه سیطره دول استعماری انگلیس و روسیه بر ایران ، ضعف حکام قاجار و ضعف های ساختار موجود و ایجادپلی برای دفاع از حقوق عمومی سبب گرایش برخی از روحانیون ایران و عراق به اندیشه مشارکت سیاسی و یا اصلاح امور گردید.
مسائلی مانند مبارزه با استعمار و کسب استقلال ملی و براندازی فساد موجود و مشارکت ملت در امور سیاسی و تطبیق با تحولات نوین سبب همگامی نیروهای مشروطه طلب بود اما این تطبیق سازی و شکل اجرای آن با توجه به وارداتی بودن آن نیازمند در نظر گرفتن کشش اجتماعی و شرایط فرهنگی جامعه ایران بود که در ابتدا چندان بدان توجه نمی شد و فقط رسیدن به هدف مشترک عامل ائتلاف روشنفکران و نیروهای معتدل تر مشروطه بود.
انقلاب مشروطه ی ایران دارای دو چهره متضاد است : از یک سو بافت سنتی جامعه ، تغییر نکرد و طبقه حاکم که اعضای آن اغلب مقام های اجرایی دولت را در دست داشتند بر سر قدرت باقی ماندند.
ائتلاف این دو طیف سیاسی با همدیگر و حمایت مردم از آن برای ایجاد راه حلی مناسب بریا حل مشکلات پیش رو سبب اعمال فشار به حکومت و تسلیم آن مبنی بر پذیرش خواست های عمومی که همان مشروطه سلطنتی بود گردید.