Abstract:
در این تحقیق،پس از بررسی نظری موضوع و ارائه تعاریفی در باب احزاب سیاسی،وجود تشکلهایی به نام حزب سیاسی در ایران با توجه به چهارچوبهای مفهومی و تعاریف رسمی آن به چالش کشیده میشود.آنگاه با تسامح و با اطلاق عنوان حزب به برخی از تشکلهای سیاسی در تاریخ معاصر ایران،از کارکردهای مثبت و منفی این «احزاب»سخن به میان میآید.سپس با اشاره به ادوار چهارگانه تحزب در ایران،در قالب یک مطالعه موردی،بازتاب ظهور و فعالیت احزاب سیاسی دورههای اول و دوم توسعه سیاسی کشور مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد و در این راستا کارکد توسعهای تحزب بر توسعه در شش محور تشریح میشود.
Machine summary:
"در مسیر توسعهء سیاسی و تجلی ارادهء مردم در روند سیاستگزاریها و تصمیمگیریها،احزاب سیاسی این دوره-عمدتا از طریق مجلس دوم-برای نخستینبار در سیاستگزاری خارجی به تأثیرگذاری و تصمیمگیری پرداختند و عملا موضوع سیاست خارجی را شکل دادند؛چرا که در چارچوب دربار و قدرتهای خارجی مؤثر در روابط خارجی کشور تا آن زمان تنها روابط خارجی مطرح بود و تا پیش از فعالیتهای پارلمانی مجلس و تصمیمگیریهایی همچون مقاومت در برابر التیماتوم روسها دایر بر خروج شوستر از ایران،اساسا چیزی به نام سیاست خارجی در ایران چندان جایی نداشت.
منابع مختلف از جمله جان فوران:مقاومت شکننده،تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی،ترجمه احمد تدین،تهران،مؤسسه خدمات فرهنگی رسا،7731،ص 782؛یرواند آبراهامیان:ایران بین دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامی،ترجمه کاظم فیروزمند،حسن شمسآوری و محسن مدیر شانهچی،چ 3 تهران،نشر مرکز،9731،ص 28 ابزارها و نهادهای گوناگون سیاسی،صنفی،اجتماعی،فرهنگی،آموزشی و مطبوعاتی نقشی مؤثر داشتند و در بسط و تعمیق مشارکت سیاسی و اجتماعی،به صحنه آوردن قشرها،اصناف و طبقات گوناگون،تشکل بخشیدن و تعمیق آگاهی این اقشار و اصناف،افزایش شناخت و دانش دینی،سیاسی و اجتماعی همگانی،ارائه برنامهها و طرحهای گوناگون ملی،بسط دامنهء فعالیتهای سیاسی و اجتماعی به گوشه و کنار کشور،و دیگر زمینهها و سازوکارهای مرتبط با توسعهء سیاسی جامعهء ایرانی-بهرغم همهء کاستیها و کوتاهیها-جایگاهی انکارناپذیر یافتند.
2-به صحنه آوردن و فعال ساختن روشنفکران و فرهنگیان احزاب سیاسی این دوره با تشکل و سازماندهی اقشار مختلف از جمله نویسندگان و فرهیختگان جامعه و ایجاد کانونهای حزبی و به خصوص انتشار نشریات گوناگون فکری،تئوریک و سیاسی به عنوان ارگان یا ناشر افکار،از یک سو بستر و زمینهای برای پیدایش و پرورش اهل قلم فراهم ساختند و از سوی دیگر به فعالیتهای فردی و پراکنده نویسندگان،مترجمان،پژوهشگران و سایر فرهنگسازان جامعه تحرک جدید و بعد سیاسی و اجتماعی تازهای در گسترش سطح آموزش و فرهنگ جامعه بخشیدند."