Abstract:
تبلیغات بازرگانی از مباحث نوظهوری است که امروزه در تمام ابعاد زندگی بشر نفوذ نموده و زندگی او را تحت الشعاع ظاهرگرایی و توجه به امور دنیوی قرار داده است. در این میان سوددهی این نوع فعالیتها نیز به وجود آمدن صنعتی موسوم به صنعت تبلیغات منجر شده که انگیزه صاحبان تولید را در جلب نظر مشتری و فروش بیشتر با هدف کسب سود زیادتر افزایش داده است که این امر به طرق مختلف مشروع و نامشروع انجام میشود. نگاه فقهی به تبلیغات بهویژه در حوزه مکاسب و متاجر از دیرباز مورد نظر فقهای امامیه بوده چنانکه ابوابی مرتبط با این بحث در کتب فقهی به تفصیل بحث شده است. این مباحث را میتوان به دو بخش ایجابی (رعایت ارزشهای اسلامی و فرهنگی جامعه، پاسخگویی به نیازها و ایجاد نکردن نیازهای کاذب، نداشتن دید ابزاری نسبت به انسانها) و سلبی دستهبندی نمود. مباحث سلبی نیز به سه دسته مباحث در ابواب فقه (تدلیس، نجش، غشّ، اشاعه فحشا، دروغ، غنا، لهو، اسراف و تبذیر، تطفیف)، خیارات (عیب، شرط، غبن، رؤیت) و قواعد فقه (سلطنت، لاضرر، غرر، اتلاف) دستهبندی میشوند. در این مقاله تلاش شده است با اشاره به مباحث یاد شده، فروعات مرتبط با موضوع تبلیغات تجاری از منابع فقهی استخراج شود.
Machine summary:
٣. ضوابط و قواعد فقهی تبلیغات بازرگانی «امروزه با پیدایش رسانه های ارتباطات جمعی و گسترش ابعاد آن و بزرگ تر شدن جوامع ، به کارگیری تبلیغات به عنوان حربه ای مؤثر، گسترده تر شده است ، به گونه ای که انسان امروزه زیر بمباران شدیدی از تبلیغات زندگی میکند، صاحب نظران بر این عقیده اند که «تبلیغات کوششی است نظام مند برای تحت تأثیر قرار دادن عقاید، نگرش ها و یا اعمال دیگران ، وجه تمایز تبلیغ با گفتگوهای معمولی و تبادل آزادانه عقاید، تأکید بر هدفمندی و قابلیت نفوذ فعالیت های تبلیغاتی است » (مهر افشا، ١٣٧٥، ص ٤٩).
تبلیغات تجاری ما نباید مصرف گرایی، تجمل گرایی و مدپرستی را به عنوان نشانه های تشخص معرفی کند؛ عفت و حجاب زن نباید در تبلیغات خدشه دار شود؛ استفاده از افرادی با پوشش غیرمتناسب با سن و جنس آن ها و عرف جامعه پسندیده نیست ؛ در تبلیغات نباید به هیچ فرد یا گروهی مستقیم یا غیرمستقیم اهانت شود؛ عفت کلام به عنوان ارزشی دینی ـ ملی نباید نادیده انگاشته شود؛ نشان دادن روابط ناصحیح و غیرعاقلانه میان افراد خانواده و افراد جامعه قابل قبول نیست ؛ میراث گران بهای ادبی این کشور نباید مورد سوءاستفاده قرار گیرد؛ موسیقی های مبتذل در تبلیغات نباید رواج پیدا کند و بسیاری موارد دیگر (سلطانی، ١٣٨٤، ص ٦٥، با اندکی تصرف و تلخیص ).