Abstract:
هدف: با آغاز ناآرامیها در سوریه، عربستان سعودی بر خلاف مواضع ضدانقلابیگریِ گذشته خود، اقدام به حمایت از بازیگران سیاسی و مذهبی متفاوت براساس منافع و هویت پادشاهی نمود. لذا با دقت و حساسیت ویژهای تحولات سوریه را دنبال کرده و به عنوان یک بازیگر و قدرت مهم منطقهای، تلاش کرد که در راستای شکل دادن به محیط راهبردی و نیز حفظ منافع ملی و منطقهای خود، اقدام به اتخاذ مواضع حمایتی از مخالفان حکومت بشار اسد در سوریه نماید. هدف پژوهش حاضر نیز مشخص نمودن ابعاد و زوایای مختلفِ شکل دهنده به سیاستها و مواضع عربستان سعودی در قبال بحران سوریه میباشد. روش: این مقاله بر اساس دو نظریهی واقعگرایی ساختاری و سازهانگاری و با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی مواضع عربستان سعودی در قبال بحران سوریه پرداخته است.یافتهها: سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال تحولات سوریه براساس گزارههای دو نظریه سازهانگاری و واقعگرایی ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن دارد که رفتار فراملی این نظام سیاسی، همزمان متاثر از مبانی هویتی(هویت نوعی و نقشی) و واقعیات محیط منطقهای و بینالمللی بوده است.نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که عناصر هویتی مسلط در پادشاهی سعودی و اداراکی که این کشور از نقش خود در منطقه دارد در کنار منافع نظام سیاسی و تلاش برای حداکثرسازی امنیت خود و تغییر توازن قدرت منطقهای، بر جهتگیری سیاست خارجی آن در قبال بحران سوریه موثر بوده است.
Objective: With the onset of chaos in Syria, Saudi Arabia contrary to its anti-revolutionary positions on the past, has been supporting different political and religious actors based on the interests and identities of the kingdom. So, Saudi Arabia has followed Syria's developments with special precision and sensitivity and as an actor and major regional power, tried to take supportive positions from opponents of the Bashar al-Assad's regime in Syria in order to shape the strategic environment and maintain its national and regional interests. The purpose of the present study is to identify different dimensions and angles shaping the Saudi Arabia's policies and positions towards the Syrian crisis.<br />Methods: This article based on two theories of structural realism and constructivism and using descriptive-analytical method, examines Saudi Arabia's position on the Syrian crisis.<br />Result: Saudi Arabia's foreign policy towards Syrian developments was examined on the basis of two theories of constructivism and structural realism. The findings indicates that the transnational behavior of this political system, simultaneously has been influenced by the foundations of identity (typical and role identity) and the realities of the regional and international environment.<br />Conclusion: The findings of this study indicate that dominant identity elements in the Saudi kingdom and the perception that this country has its role in the region along with the interests of the political system and attempting to maximize its security and changing the balance of power, has been effective on its foreign policy orientation towards the Syrian crisis.
Machine summary:
com چکیده هدف: با آغاز ناآرامیها در سوریه، عربستان سعودی بر خلاف مواضع ضدانقلابیگری گذشته خود، اقدام به حمایت از بازیگران سیاسی و مذهبی متفاوت بر اساس منافع و هویت پادشاهی کرد؛ بنابراین، با دقت و حساسیت ویژهای تحولات سوریه را دنبال کرده و بهعنوان یک بازیگر و قدرت مهم منطقهای، تلاش کرد که در راستای شکل دادن به محیط راهبردی و نیز حفظ منافع ملی و منطقهای خود، اقدام به اتخاذ مواضع حمایتی از مخالفان حکومت بشار اسد در سوریه کند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که عناصر هویتی مسلط در پادشاهی سعودی و ادراکی که این کشور از نقش خود در منطقه دارد در کنار منافع نظام سیاسی و تلاش برای حداکثرسازی امنیت خود و تغییر توازن قدرت منطقهای، بر جهتگیری سیاست خارجی آن در قبال بحران سوریه مؤثر بوده است.
پیشینه تحقیق علی باقری نژاد و همکارانش (1397) در مقالهای تحت عنوان «سازهگرایی چهارچوبی مفهومی برای تحلیل مواضع راهبردی عربستان سعودی در خاورمیانه (با تأکید بر سوریه و بحرین)» چاپشده در فصلنامه مطالعات سیاسی جهان اسلام، به اتخاذ رویکردهای هویتی (نظیر عربیت، وهابیت و اسلامیت) با نگاههای سلبی و ایجابی اشاره دارند که معتقدند به رویکردهای تعارض هویتی منجر شده است که در شکل ایجابی در بحرین سعی در حفظ وضع موجود و ثبات حکومت آل خلیفه بهعنوان متحد راهبردی دارد و در شکل سلبی در سوریه به دنبال تغییر وضع موجود و ساختار قدرت و نهایتاً تغییر موازنه قدرت با رقیب منطقهای خود یعنی ایران بوده است.