Abstract:
ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﮐﺎﻟﺒﺪی از ﺗﺎرﯾﺦ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻠﺘﯽ اﺻﯿﻞ و رﯾﺸﻪدار اﺳﺖ ﮐﻪ روح ﺣﮑﻤﺖ و ﻣﻮﻋﻈﻪ در آن دﻣﯿﺪه ﺷﺪه، در ﺟﺎی ﺟﺎی اﯾﻦ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﻣﻠـﯽ و ﺑﻮﯾﮋه در ﻋﻬﺪﻧﺎﻣﻪﻫﺎ و ﻣﺠﺎﻟﺲ ﺷﻮر و ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﺧﺮدﻣﻨﺪان، ﺳﺨﻨﺎن ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪای دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﭘﺲ از ﻫﺰار ﺳﺎل، ﺑﺎ ﺣﻔـﻆ اﺻـﺎﻟﺖ و ﺗـﺎزﮔﯽ، ﺑـﺮ ﺗﺎرک ادب ﻓﺎرﺳﯽ ﻣﯽدرﺧﺸﺪ. در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن در ﮐﺘﺎب ﻣﺮوج اﻟﺬﻫﺐ دوازده ﭘﻨﺪ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ از ﺑﺰرگﻣﻬـﺮ ﻧﻘـﻞ ﺷـﺪه ﮐـﻪ ﻫﻤﺴـﺎﻧﯽ ﺑﺴـﯿﺎری ﺑـﺎ ﺑـﺰم ﭼﻬﺎرم از ﺑﺰمﻫﺎی ﻫﻔﺘﮕﺎﻧﻪ اﻧﻮﺷﺮوان ﺑﺎ ﺑﺰرگﻣﻬﺮ در ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮدوﺳﯽ دارد. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺴﻌﻮدی ﻣﺘﻮن ﭘﻬﻠﻮی ﺑﻮده و ﺷـﺎﻫﻨﺎﻣﻪ را ﺑﻨـﺎ ﺑـﻪ ﺗﻘﺪم ﺗﺎرﯾﺨﯽ ﻧﺪﯾﺪه اﺳﺖ، اﯾﻦ ﻫﻤﺴﺎﻧﯽ از ﯾﮏ ﺳﻮ ﻧﺸﺎن از ﻋﻤﻖ و ﮔﺴﺘﺮه ﻣﻌﺮﻓﺖ و ﺣﮑﻤﺖ اﯾﺮاﻧﯿﺎن دارد و از دﯾﮕﺮ ﺳﻮ، ﻧﺸﺎن از اﺻـﺎﻟﺖ ﺷـﺎﻫﻨﺎﻣﻪ و اﻣﺎﻧﺘﺪاری ﻓﺮدوﺳﯽ در ﻧﻘﻞ ﺣﻤﺎﺳﻪ ﻣﻠﯽ از ﻣﻨﺎﺑﻊ اﯾﺮاﻧﯽ دارد و ﺳﻨﺪی اﺳﺖ ﺑﺮ اﺛﺒﺎت اﯾﻨﮑﻪ ﺷـﺎﻫﻨﺎﻣﻪ آﯾﯿﻨـﮥ ﻓﺮﻫﻨـﮓ و ادب اﯾﺮاﻧﯿـﺎن ﻗﺒـﻞ از
اﺳـﻼم اﺳﺖ.
Machine summary:
گوشهای از امانتداری و صداقت فردوسی مطالعۀ موردپژوهانه: مقایسة دوازده پند بزرگمهر به انوشروان در مروجالذهب با شاهنامه وحید سبزیانپور استاد گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه رازی فریده احمدی کارشناسیارشد زبان و ادبیات عرب چکیده شاهنامه کالبدی از تاریخ و فرهنگ ملتی اصیل و ریشهدار است که روح حکمت و موعظه در آن دمیده شده، در جای جای این حماسه ملی و بویژه در عهدنامهها و مجالس شور و گفتگو با خردمندان، سخنان حکیمانهای دیده میشود که پس از هزار سال، با حفظ اصالت و تازگی، بر تارک ادب فارسی میدرخشد.
در این میان در کتاب مروج الذهب دوازده پند حکیمانه از بزرگمهر نقل شده که همسانی بسیاری با بزم چهارم از بزمهای هفتگانه انوشروان با بزرگمهر در شاهنامه فردوسی دارد.
با توجه به اینکه منابع مسعودی متون پهلوی بوده و شاهنامه را بنا به تقدم تاریخی ندیده است، این همسانی از یک سو نشان از عمق و گستره معرفت و حکمت ایرانیان دارد و از دیگر سو، نشان از اصالت شاهنامه و امانتداری فردوسی در نقل حماسه ملی از منابع ایرانی دارد و سندی است بر اثبات اینکه شاهنامه آیینة فرهنگ و ادب ایرانیان قبل از اسلام است.
در این مقاله سعی بر آن شده تا با مقایسة این دو کتاب، این فرضیه که فردوسی و مسعودی برای ذکر پندهای دوازدهگانة بزرگمهر در شاهنامه و مروجالذهب از یک آبشخور بهره بردهاند؛ به اثبات رسد تا از یک سو دریچهای کوچک به دنیای پر رمز و راز ایران قبل از اسلام گشوده شود و از دیگر سو، سندی بر عقلانیت و خردورزی گذشتگان این آب و خاک و شاهدی استوار بر اصالت شاهنامه به عنوان سند ملی ایرانیان و امانتداری فردوسی در نقل از منابع ایرانی باشد.