Abstract:
آخرین دهههای قرن بیستم حکایت از نارضایتی اندیشمندان علوم اجتماعی نسبت به نظریه های اثباتی و
عملی دارد. تردیدها از کارآمدی این نظریه ها، با تولد مکتب فرانکفورت با نگاهی انتقادی، به اوج خود
رسید. این پژوهش با هدف بررسی نگرش متفکران مکتب فرانکفورت به شهر به ویژه اندیشه یورگن
هابرماس با انتقاد از "عقلانیت فنی و ابزاری" به عنوان ابزار "سلطه" در جامعه مدرن، به رشته تحریر
درآمد. در این پژوهش ابتدا به شکل گیری اندیشه ها مکتب فرانکفورت و معرفی متفکرانش خواهیم
پرداخت. سپس اندیشه هابرماس تحت عنوان عقلانیت ارتباطی مورد بررسی قرار گرفته و در انتها از
عقلانیت ارتباطی در حوزه عمومی شهر محل تمرکز و رویکرد اصلی پژوهش حاضر میباشد. یافته های
نظری نشان می دهد.
Machine summary:
Crirical Theory ٢ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره نوزدهم ، تابستان ١٣٩٨ * * * * * مقدمه : ظهور جامعه شناسي شهري مربوط به اواخر قرن نوزدهم است ؛ يعني زماني که جامعه شناسي در حال تثبيت خود در بين ساير علوم اجتماعي بود.
با درنظر گرفتن شکافي که اکثر آثار مکتب فرانکفورت را از جريان عمده نظريه مارکسيستي جدا ميسازد، پرداختن به وجوه اشتراک و همسويتيهاي چشمگير ميان بدبيني عميق فرهنگيِ جامعه شناسيِ ماکس وبر- به ويژه در برخورد آن با فرايند عقلاني شدن جوامع مدرن - و نقد جامع فرهنگ بورژوايي و انديشه روشنگري از سوي هورکهايمر، آدورنو و مارکوزه به عنوان عنصر اصليِ نظريه انتقادي از دهه ١٩٣٠ تا ١٩٦٠، نيز قابل توجه و درخور تآمل است .
Mechanistic or Mechanical Marxists ١٠ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره نوزدهم ، تابستان ١٣٩٨ * * * * * انتقادهايي به جامعه شناسي: مکتب انتقادي به خاطر علم گرايي و اينکه روش علمي را به هدفي فينفسه تبديل ساخته ، يورش برده است .
اين مفهوم بدان معني بود که خرد به دست سرمايه داري اهلي شده بود (کاف ، ١٣٨٨؛ ص ١٥٥) نگاه مکتب فرانکفورت به شهر براي پرداختن به نظريه انتقادي به مفهوم شهر، لازم است چند سطري به جامعه شناسي شهري اختصاص دهيم تا مفاهيم به سادگي قابل انتقال باشد.
نظريه هاي انتقادي مکتب فرانکفورت در علوم اجتماعي و انساني، تهران : انتشارات آگاه .