Abstract:
فانتزی گونهای ادبی است که در قرن اخیر، در واکنش به خردگرایی به وجود آمدهاست و در آن حوادث، شخصیّتها و موقعیتها خارج از باور ما ساخته میشوند. فانتزیها به خوانندگان خود امکان قیاس بین دنیاهای متفاوت را میدهند. این ویژگی فانتزی با توجّه به خصوصیّات دورهی نوجوانی سبب شدهاست که این ژانر، مورد اقبال نوجوانان قرارگیرد. در پژوهش حاضر، سعی شده با استفاده از شیوة تحلیل محتوا، به مقایسهی فانتزی هریپاتر اثر جی. کی. رولینگ و سلحشوران پارلهآن نوشتهی علی خواسته، براساس رویکرد اسطورهای بپردازیم تا به این سؤالات پاسخ دهیم که آیا مفاهیم و موقعیتهای اسطورهای و جادویی در این دو اثر به روایت داستان انسجام بخشیده است و میتوان رمان سلحشوران پارلهآن را نمونهی موفّق فانتزی ایرانی در مقابل هری پاتر شناخت؟ بررسیها نشان میدهد روایت اسطورهای در ارتباط با سایر اجزا، به این داستانها انسجام بخشیده است سلحشوران پارلهآن را میتوان نمونهی موفق فانتزی ایرانی دانست.
Fantasy is a genre literary that has been created in the last century in response to rationalism, in which events, characters, and situations are made out of our belief. Fantasies give their readers the possibility of analogy between different worlds. This fantasy feature, due to the characteristics of the teenage s, has caused the genre to be featured by adolescents. As such, we see that the bestselling teenage novels are written in this genre. In the present study, we have tried to compare the effect of the Harry Potter Fantasy Design of J.K. Rowling and the Parallelan Salahshuran of Ali Khaste, mythological approach with usage of the content analysis method to in the field, in these two works, to answer the question Whether the mythical and magical concepts and positions in these works have been coherent with the narrative of the story, and can the novel of Parlah Salahshuran be considered a successful Iranian fantasy example against Harry Potter? Studies show that the mythical narration in relation to other elements has been integrated into these stories. Parlah Salahshuran can be considered as a successful Iranian fantasy
Machine summary:
نظری منظم ، ١٣٨٩: ٢٣٤) در پژوهش حاضر، رمان سلحشوران پارله آن را که از نمونه های موفق فانتزی حماسی ایرانی است و در زیرنوع فانتزیهای فراتری قرار دارد، با هریپاتر که نمونه ی غیرایرانی آن بوده و با استقبال فراوان مخاطبان مواجه شده است ، مقایسه کرده ایم .
جام پیشگویی میشکند و این امر باعث پیبردن وزارت سحر و جادو به بازگشت ولدمورث شده ، اعضای محفل ققنوس به کمک هری آمده ولدمورث را شکست میدهند و به این صورت کنش جادویی روایت داستان را به سمت نبرد خدا/پادشاه (تلاش برای کسب هویت ) ≥ پیروزی (کسب هویت ) یاری میکند.
در رمان سلحشوران نیز پارسیتاد پس از اینکه هری را مسموم میکند و توانایی او را که ابزاری برای رسیدن به خواهر(هویت ) است ، میگیرد و دوباره با استفاده از یک معجون و دارو توانایی او را به وی بازمیگرداند تا از طریق او به آماکو دست یابد.
(همان : ٣٢٣) باتوجه به کنش های کارکردی دو اثر براساس الگوی اسلون و سفورد، الگوی این دو داستان به صورت زیر است : الگوی اسطوره ای اسلون : تولد خدا/پادشاه ≤ نبرد≤ پیروزی و ازدواج مقدس الگوی سفورد در فانتزی: ازدست دادن هویت ≤ تلاش برای کسب هویت ≤ کسب هویت الگوی هریپاتر: ج ١: ازدست دادن والدین ≤ رفتن به هاگوارتز و مبارزه با ولدمورث از طریق کوییرل ≤ نابودکردن سنگ جادو و رشد شخصیت هری.