Abstract:
پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیر معنویت در کار بر التزام شغلی با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیر هوش معنوی انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی و به طور خاص از نوع الگویابی علی است. کلیه مدیران مدارس دولتی شهر ایلام جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادهاند. به این منظور از میان 400 مدیر مدرسه، 125 نفر بصورت تصادفی طبقهای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت با حذف اطلاعات ناقص اطلاعات 113 نفر از مدیران تحلیل شد. جهت جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه استاندارد معنویت در کار (میلیمن و همکاران، 2003)، هوش معنوی (عبداله زاده، کشمیری، عرب عامری، 1387)، و التزام شغلی (شافلی و باکر، 2003) استفاده شد که روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد و مورد تایید قرار گرفت. جهت آزمون الگوی مفروض پژوهش از نرم افزار لیزرل استفاده شد و نتایج نشان داد که معنویت در کار با قدرت و توان بالایی بر هوش معنوی تاثیر دارد. معنویت در کار با توان قوی تر از تاثیر بر هوش معنوی، توانسته است بر التزام شغلی تاثیر معناداری بگذارد. هوش معنوی با توانی به اندازه 49/ 0 توانسته است بر التزام شغلی تاثیر بگذارد. در نهایت نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین معنویت در کار و التزام شغلی مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که مسیر مستقیم معنویت به التزام برابر با 75/ 0 و مسیر غیر مستقیم و با واسطه گری هوش معنوی برابر با 25/ 0 میباشد. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت که هوش معنوی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر التزام شغلی تاثیر معناداری دارد اما درجه تاثیر مستقیم آن بیشتر از تاثیر غیرمستقیم است.
Machine summary:
با توجه به موارد فوق می توان اذعان داشت که التزام شغلی کارکنان تحث تاثیر معنویت در کار قرار دارد و پژوهش های گذشته نیز دال بر این ادعاست ( ٢٠١٩ ,Al l en&Li zano, Godoy, ;٢٠٠١ ,Yousef؛ ٢٠٠٠ ,Fabri cat ore؛ صداقتی فرد و خلج اسدی، ١٣٩٠؛ قمری، ١٣٩٠؛ اشرفی و حسین پور، ١٣٩٣، آذری و همکاران ، ١٣٩٣؛ صانعی و همکاران ، ١٣٩٢).
شواهد و قرائن نشان داده اند که معنویت در کار به طور مستقیم اثر قابل ملاحظه ای بر التزام شغلی ندارد، هر چند این میزان تاثیر معنادار گزارش شده است اما معنویت در محیط کار به طور غیرمستقیم و از طریق متغیرهای ساختاری و فراساختاری اثر بزرگتر و معنادارتری بر بروندادهای عملکرد شغلی و رفتارهای شغلی کارکنان (مانند التزام شغلی) دارد (زارعی، ١٣٩٤؛ زین 3 آبادی، یاسینی، میرهادیان ، ١٣٩٤؛ تابان و همکاران ، ١٣٩٣).
با توجه به مطالب فوق می توان اذعان داشت که معنویت در کار از طریق متغیرهای درون سازمانی بر التزام شغلی دارای اثر معنادار غیر مستقیم است و از جمله متغیرهای درون سازمانی که نقش می تواند در ارتباط بین معنویت در کار و التزام شغلی نقش میانجی داشته باشد، متغیر هوش معنوی است که مطالعه حاضر قصد دارد این رابطه را در قالب یک الگوی علی مورد مطالعه قرار دارد.
با توجه به مسائلی که مطرح شد، هدف این پژوهش از یک سو بررسی ارتباط بین معنویت در کار و التزام شغلی با توجه به نقش میانجی هوش معنوی و از سوی دیگر آزمون الگوی مفروض پژوهش (الگوی ١) به منظور بررسی نحوه برازندگی و بررسی معناداری اثرات مستقیم و غیر مستقیم آن می باشد.