Abstract:
برخی از متکلمان برای اثبات عصمت همهجانبة انبیا به دلیل مستفاد از آیات مربوط به شاهدان امتها تمسک جستهاند؛ بدین صورت که همة انبیا، در قیامت شاهدان به حق هستند و بدینروی، برای شهادت مطابق با واقع، باید به دور از خطا و سهو و نسیان باشند. مسئلهای که مطرح است این است که آیا دلالت این استدلال بر مقصود خود، تام است یا خیر؟ ملاحظهای که بر آن وجود دارد این است که آیات ذیربط فقط بیانگر این است که در هر امتی یک شاهد وجود دارد. پس ممکن است در یک زمان، چند نبی همزمان حضور داشته و فقط یک تن از آنها شاهد اعمال امت باشد. نگارنده بر این باور است که این شاهد، همان امام امت است. بدینروی، او از خطا و سهو و نسیان در امور مربوط به مشاهده اعمال بندگان مصون است. این مقاله درصدد است با استفاده از روش «تحلیل و توصیف»، دیدگاه عموم مفسران فریقین را مبنی بر اینکه شهدا همان انبیا هستند، رد، و اثبات کند که شاهد هر امتی، امام آن امت است.
Some theologians have resorted to the proof obtained from the verses concerning
the witnesses of the nations to prove the prophets' all-pervading infallibility; i.e.,
all the prophets are righteous witnesses in the resurrection, and therefore must be
free from error and inadmissibility for true testimony. The question that arises is
whether the implication of this argument is true or not. The observation that is
there is that the relevant verses only indicate that there is a witness in every
nation; so there may be several prophets at one time, and only one of them will
witness the actions of the nation. The author believes that this witness is the Imam
of the nation. Thus, he is immune from error and inadvertence in observing the
deeds of his servants. This article seeks to reject the public view of Shiite and
Sunni commentators that martyrs are the same prophets, using the “descriptiveanalytical"
method, and to prove that every community is witnessed by its Imam
Machine summary:
com دریافت: 20/02/1398 ـ پذیرش: 26/06/1398 چکیده برخی از متکلمان برای اثبات عصمت همهجانبة انبیا( به دلیل مستفاد از آیات مربوط به شاهدان امتها تمسک جستهاند؛ بدین صورت که همة انبیا، در قیامت شاهدان به حق هستند و بدینروی، برای شهادت مطابق با واقع، باید به دور از خطا و سهو و نسیان باشند.
در این مقاله، ابتدا دیدگاه برخی از بزرگان و استدلال آنها برای اثبات عصمت انبیا( از خطا و سهو و نسیان را با توجه به آیات مربوط به شاهدان و گواهان امتها ذکر و در ادامه، اشکالات آن را مطرح و سپس نظریة مختار را بیان میکنیم.
تقریر دلیل مستفاد از آیات شهادت برای اثبات عصمت انبیا( از خطا و سهو و نسیان آیةالله سبحانی بر این باور است که مجموع آیات مزبور دلالت میکند بر اینکه در هر امتی شاهدانی بر اعمال آن امت وجود دارند و پیامبر اکرم( شاهد بر آنهاست.
نقدی که ایشان بر مطلب فخر رازی به درستی وارد کرده بر مطلب خودش و دو مفسر بزرگوار فوقالذکر نیز وارد است؛ زیرا به گفتة خود آیةالله مکارم شیرازی، قرآن میفرماید: برای هر امتی یک گواه از جنس آنها قرار دادیم؛ اما ایشان همة انبیا را جزو گواهان میدانند، در حالیکه ـ همانگونه که ذکر شد ـ احتمال دارد در یک زمان و در یک امت، چند نبی همزمان حضور داشته باشند و بنابر آیات قرآن، فقط یک تن از آنها شاهد اعمال امت است.