Abstract:
مفسران قرآن دارای علایق گوناگون تخصصی، مذهبی و مانند آن هستند. این پژوهش بر آن است تا تاثیر این علایق را در تفسیر قرآن با روش «توصیفی و تحلیلی» بررسی کند و وجوه روای تاثیر آنها را نشان دهد. ملاک ارزیابی این وجوه، روش رایج تفسیر در میان مفسران مسلمان، غرض مفسر از تفسیر قرآن ـ که دستیابی به مقاصد خداوند است ـ و ممنوعیت هر نوع تحمیل بر قرآن است. علایق مفسران در اصل برگزیدن روش اجتهادی یا غیر اجتهادی(روایی محض) و نیز گرایشهای متنوع تفسیری، همانند گرایش فقهی، ادبی، اجتماعی و کلامی اثرگذار است. نکته سنجی مفسران در استفادة مطالب همسو با علایق خویش نیز یکی از وجوه تاثیر علایق مفسران در تفسیر به شمار میآید. همچنین علایق مفسر یکی از عوامل دخیل در انتخاب موضوعات برای بررسی در قرآن است و مفسر ممکن است همسو با علایق خویش، احتمالاتی در تفسیر آیات مطرح کند که انطباقی با ظاهر آیات نداشته و شواهدی برای تایید آن متصور نباشد.
The Quran interpreters have a variety of specialized, religious and other interests.
The purpose of this study is to investigate the effect of these interests on the
interpretation of the Quran using a descriptive-analytical method, and to show
the narrative aspects of their effects. The criteria for evaluating these aspects are
the common method of interpretation among Muslim commentators, the
intention of the interpreter—which is the attainment of God's purposes—and
prohibition of any imposition on the Quran. The interpreters’ interests are
influential on the principle of choosing ijtihadic or non-ijtihadic method (pure
narrative), as well as various interpretative tendencies, such as jurisprudential,
literary, social, and theological. The punctuality of the interpreters' use of content
that is consistent with their own interests is also one of the aspects of the influence
of the interpreters' interests on interpretation. Also, the interpreter's interest is one
of the factors involved in the selection of subjects under study in the Quran. The
interpreter may, in accordance with his or her interests, present probabilities in
the interpretation of the verses that do not conform to the appearance of the verses
and there is no evidence to support them.
Machine summary:
برای نمونه، با اینکه تفسیر تبیان مرحوم شیخ طوسی تفسیری جامع است که تلاش کرده تمام جوانب مربوط به آیات را بازگشاید، ولی چون توجهش به بازگشودن معنای الفاظ و پیگیری معنای اصلی و ریشهای آنها زیاد بوده و نیز از آن رو که ایشان به بیان جوانب کلامی و اعتقادی نیز توجهی خاص داشته و مستندات شیعة دوازده امامی در اثبات دیدگاههای کلامی خویش و نقد و بررسی مستندات دیگر گروههای کلامی را مد نظر داشته، از منظر گرایشی، تفسیری «لغوی و کلامی» نیز به شمار میآید.
اینکه مفسری شیعی به دنبال اثبات دیدگاههای کلامی شیعه از قرآن و نقد و بررسی دیدگاههای دیگر باشد و مفسری اشعری نیز در پی اثبات دیدگاههای خود و نقد دیدگاههای مقابل، امری طبیعی است، ولی باید از فروغلتیدن در تفسیر به رأی و تعصبورزی و مانند آن برحذر بود؛ چنانکه تلاش برای بازگشودن آیات از منظر عرفانی و فلسفی به شرط عدم تحمیل دیدگاههای پیشین بر قرآن و پیمودن روش صحیح تفسیر و لحاظ قواعد ادبیات عرب و اصول محاوره عقلایی محذوری ندارد.
ولی باید پرسید: مگر نهی از حزن به معنای نفی حزن است؟ از سوی دیگر، به فرض تحقق نیافتن حزن در این مورد خاص، به خاطر اخبار پیامبر اکرم( از نصرت و پیروزی، آیا معلوم میشود برای وی در هیچ امری حزنی حاصل نشده است و حتی در آخرت نیز حزنی برایش وجود ندارد؟ مفسران متعددی از اهل سنت در ضمن بیان وجوهی که به نظرشان از آیة شریفه برای فضیلت ابوبکر استفاده میشود، وجوهی را که در برخی از تفاسیر شیعه و نیز در کتابهای کلامی شیعه در نفی دلالت آیه بر فضیلت وی بیان شده نقد کردهاند (فخر رازی، 1420ق، ج 8، جزء 13 ، ص 66، 67 ،69؛ نیسابوری، 1416ق، ج 3، ص 471؛ آلوسی، 1415ق، ج 6، ص 145).