Abstract:
بیتردید، دروغ از مهمترین رذائل اخلاقی است و در مقابل آن صداقت و راستی قرار دارد. همواره، هم در جهان شرق و هم در جهان غرب، اندیشمندان بسیاری (اعم از ایدئولوژیستهای دینی و غیردینی) صداقت را یک حقیقت انسانی برشمرده، از آن دفاع کرده و در نصایح و لطائف اخلاقی، پیروان خود را از دروغ برحذر داشتهاند. با این حال، پژوهشهای گستردهای با رویکردهای مختلف دینی، فلسفی و معرفتشناختی، جامعهشناختی و روانشناختی درباره مفهومشناسی دروغ انجام و استدلالهای متعددی برای آن ارائه شده است. آنچه در این گفتگو درباره آن سخن میرود، مفهومشناسی دروغ از نگاه اندیشمندان غربی و اسلامی و اثبات همخوانی هر دو نگاه درباره این مفهوم است. این گفتگو با رویکردی مقایسهای نشان میدهد با تحولی که در قرن بیستم در معنی دروغ ایجاد شده است، هم غربیها و هم اندیشمندان اسلامی، قصد فریب را در معنی دروغ دخیل ندانستهاند. غربیها برای اثبات مدعای خود به واژه اظهارکردن و اندیشمندان اسلامی به واژه اخبار/ گزارشدادن استناد کردهاند. وجه مشترک دو دیدگاه این است که هر دو واژه و تبیین ارتباط معناشناختی آنها با دروغ، مفاهیم شوخی، لطیفه، طنز و تئاتر را بهخوبی از گستره معنایی دروغ خارج میکنند.
Undoubtedly, lies are one of the most important moral evils and there is honesty and truth in front of them. Always, both in the Eastern and the Western worlds, many thinkers (both religious and non-religious ideologues) have regarded honesty as a human truth, defended it, and in their moral exhortations, have forbidden their followers from lying. However, extensive research has been conducted with various religious, philosophical and epistemological, sociological and psychological approaches to the concept of falsehood and numerous arguments have been put forward. What we are talking about in this article is the concept of falsehood from the point of view of Western and Islamic scholars and the proof that both views are consistent about this concept. This dialogue, by way of comparative approach, shows that, with the evolution of the twentieth century in the sense of falsehood, both Westerners and Islamic scholars have not considered the intention of deception to be a falsehood. Westerners have resorted to the word "reporting" and Islamic scholars have used the word "news / reporting" to substantiate their claim. What the two viewpoints have in common is that both words and their semantic explanations of falsehood, the concepts of joke, joke, humor, and theater, are well beyond the semantic scope of the lie.
Machine summary:
استدلال کسانیکه با آوردن این قید موافق هستند، چیست؟ - علت اینکه شرط سوم در نظریههای کلاسیک لحاظ شد این بود که شوخی و لطیفه از ذیل تعریف دروغ خارج شود؛ چون در شوخی قصد فریب وجود ندارد.
در این صورت، دربارۀ شوخی، اگر فرد باور داشته باشد که در موقعیت شوخی است، کلامش دروغ نیست؛ درنتیجه ضمانت صدق واقعی ملاک نیست، بلکه باید این را در نظر بگیریم که گوینده معتقد است ضمانت صدق وجود دارد یا خیر؟ دن فالیس، اندیشمند دیگری است که مدافع نظریه دیویدسون است.
یعنی این مفاهیم را چیزی معادل اظهارکردن گرفتهاند؟ - بله، به نظر بنده اظهارکردن که در ذهنیت غربی برای تعریف دروغ وجود دارد، همان اخبار و گزارشی است که اندیشمندان مسلمان برای تعریف این مفهوم ارائه کردهاند.
آیا اینها از نگاه اسلامی در زمره سخن یا کلام دروغ قرار دارند؟ - همانطور که پیش از این عرض کردم، در اندیشۀ غربی قید «قصد فریب» برای خروج شوخی از ذیل تعریف دروغ لحاظ شد، اما در تعریفی که فقها از دروغ ارائه دادهاند، بهطور کلی، واژه اِخبار یا گزارشدادن شامل شوخی نمیشود.
درواقع، کلام شوخی یا همان هزل به دو صورت است: صورت اول اینکه گاهی فرد از واقع خبر میدهد، اما این اخبار جدی نیست، بلکه گوینده قصد مزاح دارد.
این فرد، مطابق تعریف غربی، دروغگو نیست؛ زیرا از نظر آنان لازم است فرد به خطابودن جمله باور داشته باشد، اما در اندیشه اسلامی در دروغگوبودن این فرد اختلاف وجود دارد.