Abstract:
در این مقاله تلاش شده است تا به یکی از مفاهیم نسبتا جدید رفتار سازمانی یعنی رفتار شهروندی سازمانی با یک دید جامع،نگریسته شود.به همین خاطر شش متغیر مرتبط با رفتار شهروندی و چگونگی رابطه آنها با رفتار شهروندی مورد بررسی قرار گرفته است.بر این اساس ابتدا تعریفی از رفتار شهروندی ارائه و سپس ابعاد این متغیر نیز مشخص شده است.در مرحله بعد سیاستها و اقدامات سازمانی که میتواند در افزایش این رفتار در سازمان موثر باشد،مطرح شده است.
Machine summary:
(کروپانزانوو بیرن،2000؛7) ارگان همچنین معتقد است که رفتار شهروندی سازمانی،رفتاری فردی و داوطلبانه است که مستقیما به وسیله سیستمهای رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است،اما با این وجود باعث ارتقای اثر بخشی و کارایی عملکرد سازمان میشود.
به عبارت دیگر ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت میکنند و در اثر این رفتارهای آنان اثربخشی سازمانی بهبود مییابد.
دومین بعد رفتار شهروندی یعنی نوع دوستی به رفتارهای مفید و سودبخشی از قبیل ایجاد صمیمیت،همدلی و دلسوزی میان همکاران اشاره دارد که خواه به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم به کارکنانی که دارای مشکلات کاری هستند کمک میکند.
ارگان بعد از برشمردن این ابعاد، یادآوری میکند که هر پنج بعد رفتار شهروندی ممکن است همزمان ظهور پیدا نکنند،مثلا افرادی که ما فکر میکنیم دارای بعد وظیفهشناسی هستند ممکن است همیشه نوع دوست و فداکار نباشند و یا اینکه برخی از این ابعاد،مانند نوع دوستی و وظیفهشناسی تاکتیکی برای تحت فشار قرار دادن مدیران سازمان باشد .
با وجود اهمیت این موضوع در مباحث رفتار شهروندی،امروزه ارائه پاداش از طرف سازمان به کارکنانی که مستقیما درگیر انجام رفتارهای شهروندی هستند بهطور بالقوهای کاهش داشته و جهتگیری بیشتر پاداشها به طرف کارها و وظایف رسمی است.
در هر صورت سازمانها باید بدانند که برای تشویق و ترغیب رفتار شهروندی باید جهتگیری سیستمهای پاداش خود را در سطح گروهی و سازمانی قرار دهند نه سطح فردی،زیرا آنها با این کار به کارکنان نشان میدهند که برای کارهای گروهی که منافع آن به کل سازمان برمیگردد،ارزش بسیاری قائلند و به آن پاداش نیز میدهند.