Abstract:
تحلیل سه جزئی متعارف درباره معرفت، معرفت را «باورِ صادقِ موجه» میداند و ضابطه ی معرفت را تحقق سه شرط باور، صدق، و توجیه معرفی میکند. در این میان شرط توجیه بیش از دو شرط دیگر محل بحث بوده است. معرفت شناسان عموماً توجیه را در دو قسم توجیه باوری و توجیه وضعیتی پیگیری می کنند. لیکن آئودی، توجیه را چهار قسم می داند؛ توجیه باوری، توجیه وضعیتی، توجیه گزاره ای و توجیه ساختاری. توجیه ساختاری نوآوری و حاصل دیدگاه درونگروانه ی آئودی به توجیه است. درون-گروی و برونگروی دو دیدگاه رقیب در تبیین معرفت و توجیه هستند. آئودی در توجیه قائل به درون-گروی مبتنی بر دسترسی اقلّی است و توجیه ساختاری ثمره ی دیدگاه خاص وی به توجیه است. با عنایت به اینکه، یکی از انتقادات مهم برونگروان به درونگروی، نامتعیّن و ذهنی دانستن آن است، پیامد نوآوری آئودی، صورت بندی و تعیّن توجیه در رویکرد درون گروانه به عنوان یک فرآیند از ابتدا تا رسیدن به توجیه باوریِ مورد نیاز برای معرفت، و در نتیجه تقویت دیدگاه درون گروی به توجیه در مقابل برون گروی است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است.
The conventional tripartite definition of knowledge represents it as "true justified belief" and implies that three conditions are necessary to know something namely truth, justification and belief. Here justification has proved to be more controversial than the other two. Epistemologists usually recognize only two types namely doxastic and situational. This is where the Audi's categorization stands out; he proposes four types and speaks of propositional and structural types as well. Structural Justification is an Innovation and the result of Audi's internalist view in justification. Internalism and externalism are two rival views for explaining epistemology and justification. Audi Believes in Accessibilism weak internalism in justification and Structural Justification is the conclusion of his special internalist approach to justification. Given that one of the major criticisms leveled at internalism rests upon its indefinite and mental nature, Audi’s formulation of a definite mental process leading to doxastic justification has successfully reinforced the internalists’ stance. In this research, content analysis method has been used.
Machine summary:
با عنايت به اينکه ، يکي از انتقادات مهـم بـرون گـروان بـه درون گـروي، نـامتعّين و ذهنـي دانسـتن آن اسـت ، پيامـد نوآوري آئودي، صورت بندي و تعّين توجيه در رويکرد درون گروانه به عنوان يک فرآيند از ابتدا تـا رسـيدن بـه توجيـه باوريِ مورد نياز براي معرفت ، و در نتيجه تقويت ديدگاه درون گروي بـه توجيـه در مقابـل بـرون گـروي اسـت .
هر چند شرط صدق و توجيه رابطه ي مستقيم و بسـيار تنگـاتنگي بـا هـم دارنـد و غالبـاً بـاور غيـر صادق ، واجد توجيه هم نيست ، ليکن صدق به عنوان يک شرط مستقل از توجيه مطرح مي شود زيرا باور موجه کاذب نيز قابل تصور است که در اين حالت به دليل فقدان شرط صدق ، معرفت وجود ندارد.
به نظر مي رسد، علتِ کم توجهي معرفت شناسان پيش از آئودي به توجيه گزاره اي و ساختاري، بي توجهي آنها به اين واقعيت است که ما گاهي چيزي را مي دانيم امـا به نحو آني و بالفعل از آن براي توجيه استفاده نمي کنيم .
درون گروي ناظر به توجيه و توجيه ساختاري نگارندگان در اين بخش مي کوشند با توجه به دستگاه معرفتي آئودي و ديدگاه درون گروانه ي ويژه ي او بـه اين پرسش پاسخ دهند که نوآوري آئودي در خصوص توجيه با ديدگاه معرفتي وي چه نسبتي دارد؟ اختلاف ميان درون گروي ١ و برون گروي ٢، يکي از چالش هاي سابقه دار و پر رنـگ در معرفـت شناسـي است که ابتدا در ارتباط با معرفت مطرح گرديد ولي به سرعت وارد بحث توجيه شد و وصفي بـراي نظريـه ي معرفت شناسان در خصوص ماهيت توجيه قرار گرفت (p١ ,٢٠٠٩ ,Goldman).