Abstract:
جنون، از مسائل مهم در قلمرو حوزه مسئولیت کیفری است. و یکی از موانع مسئولیت کیفری محسوب می شود. تشخیص مرز بین جنون و سایر اختالات روانی در فقه و حقوق از دیر باز مورد بحث بوده است؛ و از گذشته تا به حال، نظرات متفاوتی در مورد این مرز بیان شده است. حقو قدانان برای ابهام زدایی از مختصات جنون از سایر اختالات روانی، از دست آوردهای علمی روانپزشکی و روان کاوی کمک گرفته اند. نتایج علمی، نشان گر آن ا
ست که برخی بیماری های دیگر نیز، قدرت مانعیت برای مسئولیت کیفری را دارند؛ به همین سبب، قانون گذار با قراردادن دو مالک، فقدان تمییز یا اراده در کنار جنون، برخی از اختلالات روانی دیگر را نیز در حکم جنون قرار داده و آ نها را مانع مسئولیت کیفری قلمداد نموده است. اختالات روانی را که سبب فقدان تمییز یا اراده می شود؛ ملحق به جنون یا در حکم جنون می دانند. اختالات روانی دارای خصیصه روان پریشی در اکثر موارد جنون محسوب شده یا ملحق به جنون است. بنابراین بیماران دارای اختال روان پریشی مسئولیت کیفری ندارند.
Machine summary:
قانونگـذار ایـران در قانــون ١٣٩٢ محــدوده جنــون را توســعه داده ، و دو مــلاک را بــرای عــدم مســئولیت کیفــری اختـلالات روانـی بیـان کـرده اسـت ، کـه حتـی اگـر شـخص ، مبتـلا بـه جنـون نبـود، ولـی اگـر یکـی از ایـن دو مـلاک را دارا باشـد، مسـئولیت کیفـری نخواهـد داشـت .
ولــی بایــد گفــت ، ایــن ســخن اشــتباه بــه نظــر مــی رســد؛ زیــرا کــه ، نظــر نهایــی را در دادگاه قاضــی مــی دهــد، و نظــر کارشــناس ، یــک نظــر مشــورتی اســت ، و برخــی مــوارد دیــده شــده کــه قضــات بــر خــلاف نظــر کارشــناس رأی صــادر نمــوده انــد؛ بــه همیــن علـت نیـاز اسـت کـه ، یـک حقوقـدان یـا قاضـی ، حداقـل نسـبت بـه برخـی بیمـاری هـای روانـی آشـنایی داشـته باشـد؛ و از مسـئولیت کیفـری اشـخاص در اینگونـه بیمـاری هـا، اجمـالا آگاهـی داشـته باشـد؛ در غیـر اینصـورت ، امـکان بـروز اشـتباه در حکـم وجـود دارد، و ممکـن اسـت کـه ، حقـوق بـزه دیـده یـا متهـم ضایـع گـردد.
در طـول تاریـخ ، نـه تنهـا مجرمیـن مجنـون را مانـع مسـئولیت نمی دانسـتند، بلکـه آنـان را بـرای جـرم ارتکابـی بـه شـدیدترین وجـه ممکـن مـورد مجـازات و شـکنجه قـرار می دادنـد؛ چـرا کـه بـاور داشـتند مـرض روانـی و زوال عقـل ، ناشـی از حلـول ارواح خبیـث و اجنـه در اشـخاص بیمـار بوده اسـت ، و تنهـا بـا شـکنجه و بـه نحـوی تذهیـب نفـس قهـری آنـان از جسـم و جـان بیمـار، بیـرون مـی رونـد.