Abstract:
زیباییهای ادبی و هنری غزل حافظ بر همگان مبرهن است؛ امّا این زیباییها زمانی بیشتر آشکار میشود که با غزلهای دیگر شاعران و بویژه غزلهایی که مورد توجّه وی بوده و در استقبال از آن اشعار، غزلهایی همزمینه سروده؛ بررسی مقایسهای گردد. چنین بررسیهایی تا حدّی میتواند این امر را محرز کند که چرا غزلدوستان از خوانش غزل حافظ در مقایسه با غزلهایی با همان زمینه؛ حظّی وافرتر و متفاوتتر دریافت میکنند. زبانشناسی نقشگرای هلیدی که در تحلیل متون ادبی کارآمد نشان داده شده؛ در پاسخ به این پرسش میتواند کمک نماید. در این رویکرد، فرانقش تجربی که به بازنمایی تجربههای انسان از جهان بیرون و درون میپردازد؛ بیانگر محتوای گزارهای بند است که بهوسیلة فعل اصلی بیان میشود و به آن فرایند میگویند. در جستار پیش رو، با بهرهگیری از روش توصیفیتحلیلی و آماری، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که غزل حافظ و سلمان از نظر کاربست انواع فرایندها چه تفاوتهایی با هم دارند و این تفاوتها چه تاثیراتی بر سبک غزل این دو شاعر و به تبع آن التذاذ ادبی شعر آنان دارد. نتایج این پژوهش حاکی از این است اگرچه هر دوی این آثار در یک ژانر مشترک (غزل) نوشته شدهاند و دارای زمینة تقریبا مشابهی هستند؛ امّا گزینشهای فعلی انگیخته از زبان آنان متفاوت است. حافظ به بهرهگیری از فرایندهای «ذهنی آرزویی و عاطفی»، و فرایندهای «مادّی تبدیلی» توجّه بیشتری نشان داده و تمایز سبکی غزلیّات همزمینه او نسبت به غزلهای سلمان در رنگ و بوی عاطفی و همچنین پویایی غزل وی نهفته است.
The literary and artistic beauty of Hafez's sonnets is obvious to everyone but these beauties become more apparent when compared to the other poets' poems and especially the ghazals that he was interested in. Such studies may partially reveal why the lovers' ghazas receive more enjoy by readings of Hafez's ghazals incomparison with the similar ghazals of others. Systemic functional linguistics, which has been shown to be effective in analyzing literary texts, can help in answering this question. In Haliday's systematic, experiential metafunction represent human experience from the outside and inside world, and in fact expresses the content of the clause that is expressed by the main verb and referred to as the process. hence, in the present study, using descriptive - analytical and statistical method, we seek to answer the question of what differences exist, and what effect these differences have, or effects on the ghazal style of the two poets, and their literary enjoyment of their poetry. The results of this research suggest that although both of these works have been written in a common genre (ghazal) and have a roughly similar background, the verbal choices differ from their language. Hafiz has paid more attention to the use of "mental and emotional" processes and "material transformation" processes, and the distinction of the style of the ghazals in comparison with Salman’s ghazals is in the emotional color and smell of his sonnets, as well as the dynamics of his ghazals.
Machine summary:
زبان شناخت ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دوفصل نامۀ علمی (مقالۀ علمی ـ پژوهشی )، سال دهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٨، ١-١٧ تفاوت های سبکی غزل حافظ و سلمان ساوجی از نظر کاربست فعل طاهره ایشانی * چکیده زیبایی های ادبی و هنری غزل حافظ بر همگان مبرهن است ؛ امّا این زیبایی ها زمانی بیشتر آشکار می شود که با غزل های دیگر شاعران و بویژه غزل هایی که مورد توجّه وی بـوده و در استقبال از آن اشعار، غزل هـایی هـم زمینـه سـروده ؛ بررسـی مقایسـه ای گـردد.
فرایندهای اصلی و فرعی (صافی ، ١٣٨٨) ٨ زبان شناخت ، سال هشتم ، سال دهم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٨ با توجّه به توضیحات داده شده ، در ادامه پس از اشاره به پیشینۀ پژوهش ، ضمن بررسی و تحلیل سنجشی کاربست افعال در غزل هـای هـم زمینـۀ حـافظ و سـلمان در چـارچوب الگویی مشخص و بر پایۀ آمار و ارقام با رویکرد زبان شناسـی نظـام منـد نقـش گـرا کـه بـه شناسایی ویژگی های زبانی ، سبکی و محتوایی افعال آن ها به صورت مسـتدل و قاعـده منـد کمک می نماید؛ به بررسی تفاوت ها و شـباهت هـای سـبکی ایـن دو شـاعر از ایـن منظـر می پردازیم .
تفاوت های سبکی غزل حافظ و سلمان ساوجی از نظر کاربست فعل ٩ از جملات مقالاتی که با رویکردی نسبتاً مشابه رویکرد این جستار انجام شده ؛ می تـوان به مقالۀ نبی لو با عنوان «بررسی و تحلیل دو غزل از خاقانی و حافظ بر مبنای زبـان شناسـی نقش گرای سیستمی » (١٣٩٢) اشاره کرد.