Abstract:
در سال "حمایت از کالای ایرانی" موضوع تمایل به ترجیح محصولات داخلی توجه بیشتری را طلب می کند. در این پژوهش برای تشخیص گروههای مختلف مصرف کنندگان ازنظر تمایل به ترجیح محصولات داخلی، مقیاس جدیدی ارائه شده است تا نه یک دسته، بلکه دسته های مختلف مصرف کنندگان را ازنظر میزان ترجیح محصولات داخلی تشخیص دهد. در این پژوهش آمیخته، ابتدا مقیاس جدیدی توسط خبرگان دانشگاهی و با انتخاب و اصلاح گویههای طراحیشده برای شناسایی سه دسته مصرف کنندگان قوم مدار، جهان وطن گرا و بیگانه مدار ایجادشد؛ سپس مقیاس بدست آمده در صنعت خودرو ایران آزمون و 558 پرسشنامه قابلتحلیل بر اساس تحلیل خوش های، ابتدا به دو دسته، یعنی متمایل به خودرو خارجی و متمایل به خودرو داخلی طبقهبندی شدند. نقاط ضعف این تقسیمبندی، در تقسیم مشاهدات به 5 دسته به حداقل رسید. بر این اساس خوشهای که ویژگیهای مصرفکنندگان قوممدار را داشته باشد، شکل نگرفت. خوشهای با عنوان طرفداران محصولات داخلی اما ناراضی از محصولات یک صنعت شناسایی شد که در تحقیقات پیشین و در تقسیم مشتریان به دو دسته، منشا تناقض تئوری و واقعیت بازار بود. براساس یافتههای پژوهش و در راستای "حمایت از کالای ایرانی" پیگیری همیشگی تغییرات خوشهها در صنایع مختلف و تدوین برنامههای متناسب با هر خوشه پیشنهاد شده است.
In a year named as "Supporting Iranian Goods", more attention has to be paid to the tendency of preferring domestic products. The present study, for the recognition of different groups of consumers in terms of the preference for domestic products, has offered a new scale in order to identify not only one category, but different categories of consumers. In this mixed method research, firstly a new scale has been developed by academic experts’ selection among the items designed to identify three groups of ethnocentric, cosmopolitan, and xenocentric consumers and by experts’ reformation for new purpose. Then, the new scale has been tested in the context of Iran’s automotive industry. Based on a cluster analysis, 558 analyzable questionnaires were first grouped into two categories, namely, prone to foreign car preference and prone to domestic car preference. The weaknesses of such classification were minimized by classifying customers into five categories. Based on our finding, no cluster characterizing ethnocentric consumers was formed. A cluster identified as the fans of domestic but dissatisfied with the products of an industry, which in previous research and in the division of customers into two categories, was the source of the theory's contradiction with the market reality. Besides offering proposals tailored to each category in line with "supporting Iranian goods", constant pursuit of cluster changes in various industries is suggested.
Machine summary:
در این پژوهش برای تشخیص گروههای مختلف مصرفکنندگان ازنظر تمایل بـه تـرجیح محصـولات داخلـی ، مقیاس جدیدی ارائه شده است تا نه یک دسته ، بلکه دسته های مختلف مصرفکنندگان را ازنظر میـزان تـرجیح محصولات داخلی تشخیص دهد.
در این پژوهش آمیخته ، ابتدا مقیاس جدیدی توسط خبرگـان دانشـگاهی و بـا انتخاب و اصلاح گویه های طراحی شده برای شناسایی سه دستۀ مصرفکنندگان قوممـدار، جهـانوطـن گـرا و بیگانه مدار ایجادشد؛ سپس مقیاس بدست آمده در صنعت خودرو ایران آزمون و ٥٥٨ پرسشـنامۀ قابـل تحلیـل بر اساس تحلیل خوشه ای، ابتدا به دو دسته ، یعنی متمایـل بـه خـودرو خـارجی و متمایـل بـه خـودرو داخلـی طبقه بندی شدند.
ارائـۀ یک مقیاس جدید برای پاسخ به این سؤال که "ترکیب مشتریان ازنظر ترجیح محصـولات یـک صنعت داخلی چگونه است ؟" ازنظر تئوری می توانـد گـامی در جهـت تبیـین جنبـه هـای مـبهم خوشه بندی مصرفکنندگان در «ترجیح محصولات داخلی » باشد و ازنظر کاربردی مـی توانـد زمینۀ هدف گیری هر دسته را در تدوین برنامه های «حمایت از کالای داخلی » فراهم کند.
مقیاس های ارزیابی قوممداری، جهانوطن گرایی و بیگانه مداری مصرفکننده شیمپ [١٩] عنوان می کند که فرضیۀ عمومی ایـن اسـت کـه مصـرفکننـدگان قـوممـدار ارزیابی ها و ادراکات مطلوب کمتری از محصولات خارجی دارند و برای آزمون ایـن فرضـیه از یک سؤال باز استفاده می کند: "لطفا بینش خود را در مورد درستی و مناسب بـودن خریـد محصولاتی که در سایر کشورها ساخته شده اند، از سوی مشتریان آمریکایی را بیـان کنیـد".