Abstract:
اگرچه سابقه ترویج مسیحیت کاتولیک در ایران عهد اسلامی به دوران ایلخانی بازمیگردد، از زمان صفویه بود که تبلیغ مسیحیت کاتولیک در شکلی سازمانیافته با فرقهای از زاهدان مسیحی که به سنتآگوستین منسوب بودند، آغاز شد. شروع این تکاپو، نه بهدنبال فعالیتهای صلحآمیز، بلکه در پی تصرفات نظامی پرتغالیها در خلیج فارس و استقرار آنها در جزیره هرمز رقم خورد. هدف این پژوهش پرداختن به این مسئله است که کنش دینی آگوستینیها چه پیامدهایی در عصر صفوی به دنبال داشت. در راستای پاسخ به این سوال، تلاش شده موضوع بر اساس منابع اصلی و پژوهشی و به روش توصیفی و تحلیلی واکاوی شود. یافتههای تحقیق نشان میدهد که آگوستینیها در برابر پایبندی مستحکم ایرانیان نسبت به عقاید دینی خود، عملا در تبلیغ و ترویج مسیحیت شکست خوردند و مجبور به ترک ایران برای همیشه شدند.
Although the history of Catholic Christianity propagation in Islamic era of Iran returns to the Ilkhanid period, it was at first in the Safavid era when organized form of Catholic missions began with the actions of a sect of Christian mystics attributed to St. Augustine. Starting of these efforts had not been an outcome of peaceful endeavours, but rather the upshot of Portugueses' military rushes to the Persian Gulf and their occupation of Hormuz Island. The purpose of this research is to answer that what the consequences of the Augustinians' actions during the Safavid era have been. It has been tried to examine the subject based on original and genuine sources and descriptive and analytical method. The findings of the study show that Augustinians, in the face of Iranians' strong solidarity in their religious beliefs, practically failed to promote Christianity and were forced to leave Iran forever.
Machine summary:
واکاوي فعاليت تبشيري فرقۀ آگوستيني در ايران عهد صفوي 1 محسن بهرام نژاد عبدالله متولي 2 چکيده اگرچه سابقۀ تـرويج مسـيحيت کاتوليـک در ايـران عهـد اسـلامي بـه دوران ايلخـاني بازمي گردد، از زمان صفويه بود که تبليغ مسيحيت کاتوليک در شکلي سازمان يافتـه بـا فرقه اي از زاهدان مسيحي که به سنت آگوستين منسوب بودند، آغـاز شـد.
پـس از تصرف جزيرة هرمز توسط پرتغاليها و با حمايت آنـان و بعـد، اسـپانياييهـا از تـردد راهبان آگوستيني به جهت تبشير و تبليغ مسيحيت در ميان ايرانيان ، که راه را براي نفـوذ آن دو هموار ميساخت ، سياست هاي مسالمت آميز سلاطين صفوي، بـه ويـژه در زمـان شاه عباس اول ، در تعامل بـا دولـت هـاي مسـيحي غـرب نيـز بـه توسـعۀ فعاليـت هـاي آگوستينيها کمک کرد.
F. Mascarenhas تنها رونوشتي از آن موجود است ، چنين مي نمايد که گفت وگوهاي ديني مورالس ظاهراً بر روان و انديشۀ شاه صفوي تأثيرات بسيار داشته است ، زيرا مطابق آن ، پادشاه صـفوي از فيليپ دوم آشکارا تقاضا کرده است که برخي از خردمندان مسـيحي را کـه بـه زبـان فارسي احاطه داشتند، براي گفت وگوهاي ديني و تبليغ مسيحيت به ايران اعزام نمايد تا آزادانه فعاليت کنند (اردوبادي، هامش برگ هـاي ٢١ب تـا ٢٢ب )؛ تقاضـايي کـه هـيچ نشانه اي از آن در مکاتبات قبلي شاهان صفوي ديده نميشـود و حتـي اگـر آن را يـک تاکتيک سياسي شاه صفوي در مقابله با ترکان عثماني تلقي کنيم ، از منظر فکري و ديني، نشانۀ يک تغيير بنيادي در افکار شاه است که به دنبال ايجاد شرايط نسبتاً آسان تري براي رفت وآمد مبلّغان و الهيون مسيحي به سرزمين ايران بر آمده بـود؛ سياسـتي کـه بعـد از سقوط شاه محمد، با جديت بيشتري از سوي شاه عباس اول دنبال شد.