Abstract:
یکی از حیطههای مهم در فلسفه حقوق و درکُل، علوم اعتباری، بررسی نسبت گزارهها با شناخت و عقل است. فیلسوفان غرب دو گروهاند: یکی طبیعتگرایان که عقل و دیگری اثباتگرایان که ارادۀ حکومت را منبع حقوق میدانند؛ ازاینرو گروه دوم ارزششناسی قواعد را مردود میدانند. در این مقاله تلاش میکنیم براساس آثار آیتاللهجوادی آملی معرفتشناسی حقوق اسلامی را تبیین کنیم. ایشان شناختگرا و معتقد است مبنا و منبع نظام حقوقی اسلام، ارادۀ شارع است. مبدأ فاعلی و علت غایی این اراده، مطابق واقعیت و کمال انسان است. این واقعیات جز در وحی و علم خالی از جهل، سهو و حب و بغض نمایان نمیشود؛ بنابراین برای کشف آن مصالح باید با عقل برهانی یا شواهد معتبر، ازجمله نقل مطمئن، به وحی متصل شد؛ پس مرجع صدق گزارهها و قوانین حقوقی اسلام، نفسالامری است که سخنگوی آن وحی است.
One of the important areas in the philosophy of law, and in the general sciences of credit, is the epistemology of propositions, meaning the question of the relation of these propositions to cognition and reason. Western philosophers are divided into naturalist and positivist groups, the first group of reason and the second group of the will of the state as the source of rights. For this reason, in the second group, the value of rules is rejected. With this background in mind, this article attempts to explain the epistemology of Islamic law by reflecting on Ayatollah Javadi Amoli's work. The findings are that Ayatollah Javadi Amoli is cognitive, believing that the basis of Islam's legal system is the will of the Shari'ah. The subjective origin and ultimate cause of this will is in accordance with human reality and perfection. These facts do not appear except in revelation and science devoid of ignorance, inadvertence, and adultery. Therefore, to discover those materials must be connected to revelation through reasoning or credible evidence, including reliable quotation. Therefore, it can be said that the source of the truth of the legal propositions and laws in Islamic law is al-Amari whose speech is revealed.
Machine summary:
بررسي مسئله صدق در اعتباريات ؛ با رويکرد به گزاره هاي حقوقي ازنظر فيلسوفان غرب و آيت الله جوادي آملي محمدهادي حاضري * احمد واعظي ** چکيده يکي از حيطه هاي مهم در فلسفه حقوق و درکل ، علوم اعتباري ، بررسي نسبت گزاره ها با شناخت و عقل است .
ايـن واقعيـات جـز در وحـي و علم خالي از جهل ، سهو و حب و بغض نمايان نمي شود؛ بنابراين براي کشف آن مصالح بايـد بـا عقل برهاني يا شواهد معتبر، ازجمله نقل مطمئن ، به وحي متصل شد؛ پس مرجع صدق گزاره هـا و قوانين حقوقي اسلام ، نفس الامري است که سخن گوي آن وحي است .
باتوجه به واقع گرا بودن ايشان ، آيا گزاره هاي فقهي (حقوق اسـلامي) فقط محصول ارادٔە شارع اند يا مطابق شعار عدليه به جايگاه عقل در اعتبار نفس الامر و تبعيت احکام از مصالح و مفاسد واقعي رأي ميدهنـد؟ نخسـت مسـئلۀ صـدق را در حقوق تعريف ميکنيم .
در ديدگاه اسـلامي ، حقـوق از امـور مفهـومي دستۀ دوم است ؛ يعني از هستي واقعي حکايت ميکند و ريشه در تکوين دارد، نه اينکه صرفا زاييدٔە قراردادهاي بشري باشد» (جوادي آملي، ۱۳۹۳: ۱۲۷-۱۲۸) آيت اٰلله جواديآملي اعتقاد دارد مفاهيم و گزاره هاي حقوقي از دستۀ معقولات ثـاني و از نوع فلسفي آن هستند؛ يعني هم واقعيتي خارج از ذهـن دارنـد و هـم آن هـا را از مقايسه ميفهميم (طالبي، ۱۳۹۴: ۳۴).