Abstract:
روابط با اوکراین در سیاست خارجی روسیه بعد از فروپاشی شوروی از اهمیت خاصی برخوردار شد که این اهمیت تنها ژئوپلیتیکی و ژئوراهبردی نیست. برقراری روابط روسیه با اوکراین بعنوان کشوری که روسیه آن را بعنوان حوزه خارج نزدیک خود قلمداد می کند با جدایی دردناکی توام بوده و روند پیچیده تشخیص هویت متقابل دو کشور را منعکس می کند. از این رو بحران فرسایشی اوکراین همواره با قدرت سخت افزاری روسیه پاسخ داده شده است، که آخرین مورد آن بحران تنگه کرچ و دریای آزوف بوده است که با پاسخ سخت روسیه در قبال کارشکنی های پروشنکو مواجه شده است. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که روسیه چگونه و با استفاده از چه فنون و ابزارهایی به مدیریت بحران اوکراین اقدام کرده است؟ پاسخ این پرسش این است که منطق رهیافت روسی در مدیریت بحران های بین المللی حکایت از آن دارد که بعلت اهمیت اوکراین برای این کشور، روسیه در قالب الگوهای مدیریت بحران مبتنی بر الگوهای توازن قوای نامتقارن، تک خطی و تک – چند قطبی، با استفاده از اهرم های سخت افزاری و اهرم های تکمیلی نرم افزاری به مدیریت بحران اوکراین پرداخته است. روش پژوهش این نوشتار مبتنی بر راهبرد پژوهشی توصیفی تحلیلی است.
Relations with Ukraine in Russian foreign policy became, not only geopolitically and geo-strategically, important after the collapse of the Soviet Union. Russia's relations with Ukraine as a neighbor country in the region have embraced a painful separation and reflects the complex process of mutual identification in both countries. Hence, the Ukrainian crisis has always been responded to by Russian hardware power, the latest of which was the crisis in the Kerch Strait and the Sea of Azov, which has faced Russia's strict response to the Poroshenko’s sabotages. The present article seeks to answer the question of how Russia has managed the Ukrainian crisis and what techniques and tools have been used? The answer to this question is that the logic of the Russian approach to managing international crises suggests that, because of the importance of Ukraine for this country, Russia has managed the crisis in Ukraine in the form of crisis management models based on asymmetric, single line and single-multi-polar balance of powers, using hardware and software levers. The research methodology is based on a descriptive-analytical strategy.
Machine summary:
اين نوشـتار در پـي آن اسـت تـا بـه روش توصيفي - تحليلي و با استفاده از منابع کتابخانه اي به اين پرسش پاسخ دهد که روسيه چگونه و با استفاده از چه فنون و ابزارهايي به مديريت بحران اوکراين اقدام کرده است ؟ فرضيه پـژوهش اين است با توجه به غم از دست دادن عظمت دوران شـوروي و تنـزل از جايگـاه ابرقـدرتي بـه قدرت بزرگ و جابجايي جهت سياست خارجي از عمل گرايي محافظه کار به عمل گرايي تهاجمي در راستاي تلاشي ايجابي براي عقده گشايي از تحقيرهاي روسيه توسط غرب به رهبري آمريکـا موجب شد تا فدراسيون روسيه بعد از روي کـار آمـدن پـوتين نسـبت بـه بحـران هـايي کـه در ◊ 122 حوزه هاي خارج نزديک آن اتفاق ميافتد حساس باشد و از اهرم هاي سـخت افـزاري و تکميلـي نرم افزاري در قالب الگوي موازنه نامتقارن ، تک خطي و تک چند قطبي ، براي مـديريت بحـران استفاده کند که اين مهم در طول بخش هاي چندگانـه ايـن نوشـتار مـورد توجـه و دقـت قـرار ميگيرد.
(58 ج ) الگوي تهاجمي نظامي مديريت بحران توجه به اهميـت راهبـردي کشـورهاي منطقـۀ خـارج نزديـک در کنـار ديـدگاه تـاريخي و نگرانيهاي ژئوپليتيکي روسيه نسبت به اوکراين ، اين کشور را به به کارگرفتن روش هاي سـخت وادار کرده است که مهمترين تجلـي آن پـس از برکنـاري يـانکوويچ و پيوسـتن "شـبه جزيـرة کريمه " با زور رخ داد (٢٠١٤:١ ,Cecire).
3. Bertalan, Péter (2014), “The Russian-Ukrainian Crisis and behind, Energy Policy, in the Mirror of Eurasian Geopolitics”, The Central European Journal of Regional Development and Tourism, Vol. 6, pp.