Abstract:
اصطلاح سازمانهای مردمنهاد به سازمانی اشاره میکند که مستقیما بخشی از ساختار دولت محسوب نمیشود، اما نقش بسیار مهمی به عنوان واسطه بین فرد و مردم (اتمهای اجتماعی) و قوای حاکم را ایفا میکند. در گفتمان توسعهگرایی سیاستمحور (دوره خاتمی)، نهادها بحث ترویج و مذاکره را از مسائل کلیدی، در عمومی کردن موضوعات و اشاعه آن در سطح مسوولان و مردم دنبال میکردند. در گفتمان آرمانگرایی اصولمحور (دوره احمدینژاد) به دلیل نگاه محدود دولت، نهادهای مدنی که به تدریج وارد فاز تثبیت میشدند، با چالشهای جدیدی روبهرو شدهاند. گفتمان خردگرایی تعاملمحور (دوره روحانی) اساس سیاست دولت یازدهم بر این است که در همه امور تا آنجا که میتواند وظایف را به مردم، تشکلها و انجمنها واگذار کند که مثلث سرمایهگذاری خصوصی، غیردولتی و دولت شکل گیرد. برای اثبات فرضیه خود نگارنده از روش کیفی با رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده نموده است. هدف از پژوهش فوق تحلیل و بررسی نقش سمنها در مشارکت سیاسی گفتمانهای مطرحه میباشد.
The term NGO refers to an organization that is not directly part of the structure of government, but the role as an important intermediary between the individual and the public (social atoms) and plays a dominant force. In the dialogue-oriented policy-driven development (Volume Khatami), institutional debate and negotiation of key issues, topics and disseminating it in public in the authorities and the people follow out. In the discourse idealizing the core principles (of Ahmadinejad) because of the limited government, civil society that has gradually entered the consolidation phase they are faced with new challenges. Rationality and communicative discourse (religious school) is the eleventh state policy In all matters insofar as it can be tasks to people, organizations and associations concede that private investment triangle, NGOs and The government is formed. To prove their hypothesis, the author has used qualitative methods, descriptive and analytical approach. The aim of this study analyzes the role of N G O is raised in political participation three discourses.
Machine summary:
در اين زمينه اگر چه نهادها و و تشکل هاي مختلف وجود دارد، ولي مهم ترين و اصلي ترين شيوه بهره گيري از مشارکت فعال و همه جانبه مردم در روند توسعه ، سازمان هاي غيردولتي هستند که به عنوان بخش سوم ١ در کنار بخش خصوصي (بازار) و دولت (عمومي ) در اداره جامعه نقش دارند (رضواني ، ١٣٨٤).
سوالي اساسي که در اينجا مطرح مي شود، اينست که ، سازمان هاي مردم نهاد در مشارکت سياسي دوره خاتمي و احمدي نژاد و روحاني چه تاثيري داشته است ؟ نويسنده اين فرضيه را راهنماي کار خود قرار داده است که ، به نظر مي رسد در دوره خاتمي ، به دليل تسلط گفتمان مردم سالاري و جامعه مدني در 1.
١٤٢ ◊ ٢) نقش سازمان هاي مردم نهاد در مشارکت سياسي در دوره محمود احمدي نژاد در اين دوران به دليل نگاه محدود دولت ، نهادهاي مدني که به تدريج وارد فاز تثبيت مي شدند، با چالش هاي جديدي رو به رو شده اند، با وجود پذيرش اين نهادها در سخن دولتمردان ، در عمل مانع رشد و ادامه حيات آنان مي شوند.
٢) نقش سازمان هاي مردم نهاد در مشارکت سياسي در دوران حسن روحاني بعد از مطالعات صورت گرفته ، نويسنده به اين نتيجه رسيده است که در اين دوره به دليل تسلط گفتمان خرد گرايي تعامل محور دولت قادر نيست همه امور و نيازمندي هاي جامعه و آن چه کشور نياز دارد را برعهده بگيرد و لذا تقسيم بندي هايي براي وظايف دولت و سازمان هاي غيردولتي صورت گرفت .