Abstract:
تحلیل گفتمان انتقادی، بهمنزله رویکرد میانرشتهای، فراتر از صورتهای زبانی به بررسی ایدئولوژی و قدرت که بازتابدهنده اوضاع اجتماعی و فرهنگی فضای حاکم بر جامعه است، میپردازد. ازآنجاکه قدرت حاکم بر هر جامعهای گفتمان آن جامعه را سامان میبخشد، این رویکرد چگونگی پیوند آثار ادبی با قدرت مسلط بر جامعه را در سه لایه توصیف، تفسیر و تبیین بررسی میکند. فرکلاف در آغاز، از منظر زبانشناختی به تحلیل متون پرداخته و سپس گفتمانهایی را که متن با آنها در ارتباط است (که ممکن است دربردارنده فیلم، متن ادبی، نمایشنامه و... باشد)، شناسایی نموده و نحوه رابطه آنها با نظریههای کلان اجتماعی را بیان میکند. هدف فرکلاف آگاه کردن مصرفکنندگان متون از ایدئولوژیهای موجود در متن است. هر متنی خوانندگان را به سمت درک مشخصی از واقعیت سوق میدهد. دلمشغولی اصلی فرکلاف، شناسایی انتقادی و آگاهیبخشی به مخاطبین از گفتمانهای پنهان در متن در هنگام خواندن متن است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به بررسی فیلم "عصبانی نیستم" ساخته رضا درمیشیان میپردازیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد که گفتمان "خشونت"»، گفتمان اصلی در فیلم است وگفتمانهای دیگری نظیر "عشق"، "نابرابری اجتماعی" و "بیعدالتی" حول محور آن شکل میگیرد که همگی براساس ایدئولوژیهای حاکم بر جامعه در طول فیلم به وجود میآیند
Machine summary:
زبان فرایند مشروط اجتمـاعی اسـت ؛ یعنـی مشـروط اسـت بـه ســایر بخــش هـای غیرزبـانی جامعه (فرکلاف ، ١٩٩٢: ٢٢) نکتـه درخـور توجـه از دیـد فـرکلاف ایــن اســت کــه تمــامی پدیــده هــای زبـــان شـــناختی اجتمــاعیانــد، امــا عکــس آن صــادق نیســت (آقاگــل زاده و غیاثیـــان ، ١٣٨٦: ٤١) فــرکلاف از گفتمـان بــرای اشـاره بـه کل فراینـد تعامـل اجتمـاعی کـه مـتن فقـط بخشـی از آن اسـت ، اسـتفاده مـیکنـد؛ زیـرا او بـرای گفتمـان ، سـه عنصـر مـتن ، تعامل و بافت اجتماعی را در نظر میگیـرد.
تحلیــل گفتمــان انتقــادی مــتن را به صورت گسترده و با بررسی همه جوانـب تحلیـل مـیکنـد تـا بـا نحـوه کـارکرد زبـانی رونــدهای گفتمــانی در متــون مــورد بررســی آشــنا شــود و معتقــد اســت میــان مــتن ، ساختارهای اجتمـاعی و کردارهـای گفتمـانی رابطـه ای پیچیـده برقـرار اسـت کـه بـرای شــناخت آن بایــد فراتــر از برداشــت معمــولی و ســطحی میــان مــتن و جامعــه رفــت (فـرکلاف ،١٩٩٢) بنابراین تحلیـل گفتمـان انتقـادی در تـلاش اسـت کـه بـه شـیوه ای نظـام مند کـاربرد مـتن و زبـان را در ارتبـاط بـا کـردار اجتمـاعی وسـیع تـری تحلیـل کنـد و بیشتر به دنبال آشکار سـاختن دانـش طبیعـی شـده و بـدیهی پنداشـته شـده مـتن اسـت .
این دیالوگ ها نشان می دهد کـه داشـتن روابـط بـا بزرگـان و افـراد دارای قـدرت باعـث پیشرفت سریع جوانـان مـی شـود و همـین عامـل نیـز در طـول فـیلم باعـث بـه وجـود آمدن نابرابری های اجتمـاعی و گفتمـان هـای ناامیـدی، افسـردگی و قـانون گریزی بـرای جوانانی که به هیچ گونه قـدرتی دسترسـی ندارنـد، شـده اسـت ؛ امـا بـرای نویـد گفتمـان قانون مداری و اخلاق در درجـه بـالاتری از گفتمـان ثـروت و یـا رسـیدن بـه آرزویـش قـرار دارد و همـین یکـی دیگـر از عوامـل اصـلی بـه وجـود آمـدن عصـبانیت در او و گفتمان خشونت در طول فیلم اسـت .