Abstract:
اهداف: افراد با سردرد میگرنی اغلب پاسچری خشک در ناحیه سر و گردن دارند و این مسئله باعث مشکلاتی از قبیل بروز نقاط ماشهای دردناک در این عضلات میشود. همچنین این بیماران کاهش دامنه حرکتی گردن، پاسچر نامناسب، همراستانبودن سر و گردن، افزایش حساسیت عضلات گردن و سندرم درد میوفاشیا دارند. بنابراین سندرم درد مایوفاشیال عامل کمککننده به سردرد میگرنی است. این سندرم باعث ایجاد نقاط ماشهای در عضلات گردن میشود. تکنیکهای مختلفی از جمله آزادسازی بافت نرم (عضلات گردن)، امواج فراصوت، گرمادرمانی، لیزردرمانی و سوزن خشک در درمان نقاط ماشهای وجود دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تکنیک آزادسازی عضلات منتخب گردن بر شاخصهای بالینی (فرکانس، شدت و مدت زمان سردرد، تعداد قرص مصرفی، ناتوانی عملکردی و آستانه تحمل فشاری) بیماران سردرد میگرنی بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مداخلهای از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام بیماران مبتلا به سردرد میگرنی تشکیل دادند. ۴۰ نفر از بیماران سردرد میگرن (۵۵-۲۵ سال) با درگیری عضلات گردن (عضلات استرنوکلوئیدوماستوئید، ذوزنقهای فوقانی فوقانی و ساباکسیپیتال) به صورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه کنترل (میانگین و انحراف معیار سنی ۸/۹±۳۷/۴۵) و آزمایش (آزادسازی عضلات منتخب گردن) (میانگین و انحراف معیار سنی ۱۱/۲±۴۰/۴) قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش، تکنیک را ۶ جلسه، به مدت ۲ هفته (ترکیب درمان نقاط ماشهای و کشش درمانی) دریافت کردند، در حالی که گروه کنترل، ماساژ سطحی پلاسبو دریافت کردند. این مطالعه در مرکز تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی شیراز از مرداد تا اسفند ماه سال ۱۳۹۶ انجام شد. متغیرهای بررسیشده در این پژوهش فرکانس، شدت و مدت زمان سردرد، تعداد قرص مصرفی، ناتوانی عملکردی و آستانه تحمل فشاری قبل، بعد از درمان و نیز دوره پیگیری بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نسخه ۲۳ نرمافزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس مدل مختلط دوعاملی برای بررسی آثار اصلی دو عامل گروه و زمان بر متغیرهای وابسته استفاده شد. زمانی که اثر اصلی گروه معنیدار شد، از آزمون تی مستقل برای بررسی اختلاف میانگینها بین دو گروه موردمطالعه و زمانی که اثر اصلی زمان معنیدار شد، از آزمون تی زوجی برای بررسی اختلاف میانگینها در گروهها، قبل و بعد از درمان، قبل و دوره پیگیری و نیز بعد از درمان و دوره پیگیری استفاده شد. برای تعیین معناداربودن یافتهها از لحاظ آماری مقدار (P<۰/۰۵) در نظر گرفته شد.
یافتهها: در ابتدا متغیرهای بررسیشده توزیع نرمال داشتند (P<۰/۰۵). بنابراین برای تجزیه و تحلیل متغیرها از آزمونهای پارامتری استفاده شد. براساس نتایج بهدستآمده، تمامی متغیرهای کمی و کیفی بررسیشده قبل از درمان بین دو گروه، تفاوت آماری معنیداری نشان ندادند (P<۰/۰۵). گروه آزمایش در فرکانس، شدت و مدت زمان سردرد، تعداد قرص مصرفی، نمره ناتوانی عملکردی و آستانه تحمل فشار نسبت به گروه کنترل، بهبود نشان دادند (P<۰/۰۰۱). همچنین بر اساس آزمون تی زوجی، گروه آزمایش در پارامترهای سردرد، تعداد قرص مصرفی، ناتوانی عملکردی و افزایش آستانه تحمل بعد از مداخله و در دوره پیگیری، کاهش معناداری نشان دادند (P<۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، تکنیک آزادسازی عضلات منتخب گردن در کوتاهمدت، بهبود قابلملاحظهای در نشانههای بالینی مانند پارامترهای سردرد، تعداد قرص مصرفی، ناتوانی عملکردی و آستانه تحمل عضلات گردن ایجاد کردند. بنابراین این تکنیک میتواند برای درمان بیماران میگرنی با نقاط ماشهای در عضلات استرنوکلوئیدوماستوئید، ذوزنقهای فوقانی و ساب اکسیپیتال استفاده شود.
Abstract: (Translated by AI)
الاهداف: الافراد الذین یعانون من الصداع النصفی غالبا ما یکون لدیهم وضعیه جافه فی منطقه الراس والرقبه، وهذه المساله تسبب مشاکل مثل ظهور نقاط محفزه مولمه فی هذه العضلات. کما ان هولاء المرضی یعانون من تقلیل مدی حرکه الرقبه، وضعیه غیر مناسبه، عدم محاذاه الراس والرقبه، زیاده حساسیه عضلات الرقبه ومتلازمه الالم اللیفی العضلی. لذا فان متلازمه الالم اللیفی العضلی تعد من العوامل المساعده فی الصداع النصفی. هذه المتلازمه تودی الی ظهور نقاط محفزه فی عضلات الرقبه. هناک تقنیات مختلفه مثل تحریر الانسجه اللینه (عضلات الرقبه)، الموجات فوق الصوتیه، العلاج بالحراره، العلاج باللیزر والابر الجافه فی علاج النقاط المحفزه. لذا کان الهدف من البحث الحالی هو فحص تاثیر تقنیه تحریر العضلات المختاره للرقبه علی الموشرات السریریه (التردد، الشده ومده الصداع، عدد الاقراص المستهلکه، الاعاقه الوظیفیه وحد الالم) للمرضی الذین یعانون من الصداع النصفی.
طریقه البحث: کانت هذه الدراسه تدخلیه من نوع التجربه السریریه. شملت بهدفتیم المجتمع الاحصايی جمیع المرضی الذین یعانون من الصداع النصفی. تم اختیار 40 مریضا من المرضی الذین یعانون من الصداع النصفی (25-55 عاما) مع تورط عضلات الرقبه (عضلات القصیه الترقویه الخشايیه، العضلات شبه المنحرفه العلویه والعضلات تحت القذالیه) باستخدام اخذ العینات العشوايی البسیط وتم تقسیمهم الی مجموعتین: مجموعه التحکم (متوسط ومعیار العمر 8.9 ± 45.4) ومجموعه التجربه (تحریر العضلات المختاره للرقبه) (متوسط ومعیار العمر 11.2 ± 40.4). تلقی افراد مجموعه التجربه التقنیه علی مدار 6 جلسات خلال اسبوعین (ترکیبه علاج النقاط المحفزه وعلاج التمدد)، بینما تلقت مجموعه التحکم تدلیکا سطحیا وهمیا. اجریت هذه الدراسه فی مرکز الابحاث التابع لجامعه شیراز للعلوم الطبیه من اغسطس الی دیسمبر 2017. تضمنت المتغیرات البحثیه التردد، الشده ومده الصداع، عدد الاقراص المستهلکه، الاعاقه الوظیفیه وحد الالم قبل وبعد العلاج وکذلک خلال فتره المتابعه. تم تحلیل البیانات باستخدام النسخه 23 من برنامج SPSS واختبار تحلیل التباین ذو النموذج المختلط ذو العاملین لتحلیل التاثیرات الريیسیه لعاملین الوقت والمجموعه علی المتغیرات التابعه. عندما کان التاثیر الريیسی للمجموعه ذا دلاله، استخدم اختبار تی المستقل لتحلیل الفروق فی المتوسطات بین المجموعتین الدراسیتین، وعندما کان التاثیر الريیسی للوقت ذا دلاله، استخدم اختبار تی الزوجی لتحلیل الفروق فی المتوسطات داخل المجموعه قبل وبعد العلاج، قبل فتره المتابعه وبعدها. اعتبر مستوی الدلاله الاحصايیه عند (P<0.05).
النتايج: فی البدایه، کانت المتغیرات المختبره متوزعه توزیعا طبیعیا (P<0.05). لذا تم استخدام الاختبارات البارامتریه لتحلیل المتغیرات. وفقا للنتايج، جمیع المتغیرات الکمیه والنوعیه المختبره قبل العلاج لم تظهر فروقا احصايیه ذات دلاله بین المجموعتین (P<0.05). اظهرت مجموعه التجربه تحسنا فی تردد وشده ومده الصداع، عدد الاقراص المستهلکه، درجات الاعاقه الوظیفیه وحد الالم مقارنه بمجموعه التحکم (P<0.001). کما اظهرت مجموعه التجربه، وفقا لاختبار تی الزوجی، تراجعا دالا فی معاییر الصداع، عدد الاقراص المستهلکه، الاعاقه الوظیفیه وزیاده حد الالم بعد التدخل وخلال فتره المتابعه (P<0.001).
الاستنتاج: بناء علی نتايج هذا البحث، ادت تقنیه تحریر العضلات المختاره للرقبه فی المدی القصیر الی تحسینات ملحوظه فی الاعراض السریریه مثل معاییر الصداع، عدد الاقراص المستهلکه، الاعاقه الوظیفیه وحد الالم فی عضلات الرقبه. لذا یمکن استخدام هذه التقنیه لعلاج المرضی الذین یعانون من الصداع النصفی مع نقاط محفزه فی عضلات القصیه الترقویه الخشايیه، العضلات شبه المنحرفه العلویه والعضلات تحت القذالیه.
Abstract:
Objective Subjects with migraine headache often have stiff posture, especially in the head and neck.
Also, these patients often have reduced cervical range of motion, faulty posture, forward head posture, increased sensitivity on the cervical muscles, and myofascial pain syndrome. Myofascial Trigger Points (MTrPs) are considered as the contributing factors to migraine headache. They produce painful trigger points in the cervical muscles. There are different techniques for eliminating MTrPs such as soft tissue (neck muscles) release technique, Ultrasound, and deep heat therapy, laser therapy, and dry needling. The current study aimed to investigate the effects of selective neck muscle release techniques on clinical indicators (frequency/intensity/duration of headache, medication, functional disability, and pressure pain threshold) in patients with migraine headache.
Materials & Methods The current study is a randomized controlled trial was conducted in the physical
therapy research center of Shiraz University of Medical Sciences in Iran from August 2017 to
February 2018. The statistical population consisted of all patients with migraine headache. Of
these, 40 patients (aged 25-55 years) with trigger points in neck muscles including sternocleidomastoid, upper trapezius, and suboccipital were selected and then randomly assigned into two groups of release (mean age, 40.4±11.2 years) and control (mean age, 37.45±8.9 years). The subjects in the release group received 6 sessions for 2 weeks (combined MTrP therapy and stretching movements), while control group received placebo superficial massage. Headache frequency/intensity/duration, medication, functional disability, and Pressure Pain Threshold (PPT) were assessed before, immediately after intervention, and at 1-month follow-up period. For data analysis, the two-way mixed design of ANOVA was used in SPSS v.23 software to evaluate the main effects of the two factors of group and time on the dependent variables. If the group effect was significant, independent t-test was performed to evaluate the differences in study variables between the two groups after the treatment and at the follow-up period, and if the time effect was significant, the paired t-test was carried out to assess the differences between the two groups before and after treatment and at the follow-up period. The significance was considered at P<0.05.
Results All the variables had normal distribution (P˃0.05); therefore, parametric tests were used for analyzing data. Based on the results, there were no significant differences between the two groups in all quantitative and qualitative variables before treatment(P˃0.05). The release group showed improvement in the headache frequency, intensity, and duration, medication use, the functional ability, and the PPT level in comparison with the control group (p<0.001). According to the paired t-test results, the release group showed a significant reduction in headache parameters, medication use and functional disability and increased PPT after the intervention and at the follow-up period (P<0.001).
Conclusion The release techniques for selective neck muscles including MTrP therapy and stretching
movements were helpful in improving some clinical indicators such as headache parameters,
medication use, functional ability, and PPT in a short time. Therefore, these techniques can be
recommended for treating migraine headache patients with MTrPs in sternocleidomastoid, upper
trapezius, and suboccipital muscles.