Abstract:
باروری و زاد و ولد یکی از رویدادهای طبیعی جمعیت است که از مهمترین مقولههای این علم و نیز از عناصر مهم رشد جمعیت به شمار میآید. کاهش باروری در دهههای اخیر، ویژگی اکثریت قریب به اتفاق جوامع پیشرفته بوده است. هدف پژوهش حاضر این است که نوگرایی و تغییر نگرش زنان نسبت به پدیدة باروری و ارتباط میان این دو را مورد بررسی قرار دهد و به این سوال پاسخ دهد که آیا نوگرایی نقشی اساسی در میزان باروری دارد. روش این تحقیق کتابخانهای با بهرهوری از شیوة توصیفی- تحلیلی است. دستاورد پژوهش عبارت است از تاثیر داشتن مولفهها و عناصر نوگرایی شامل نوسازی، عرفیگرایی، تاثیر گرایش مذهبی بر فرزندآوری، نسبیشدن ارزشها، فردگرایی، مصرفگرایی، عقلانیت مدرن و حضور اجتماعی- اقتصادی بر تصمیم خانوادهها در زمینة باروری. همچنین تحقیر مادری و خانهداری، هزینهبرشدن فرزندآوری و جایگزینهای فرزندآوری در جهتگیری مدرن نسبت به باروری موثر است. داشتن جهانبینی الهی، ارزشگذاری اجتماعی بر مادری و خانهداری، تغییر نگاه به فرزند سبب افزایش گرایش به باروری میگردد.
یعد الإنجاب حدثا طبیعیا هاما لدی المجتمع إذ قد حث العلم ورغب فی تکثیر النسل وذلک لنمو المجتمع البشری. فی العقود الأخیرة لم نشهد اقبالا یذکر علی الإنجاب من قبل النساء فلقد طالت الحداثة المجتمعات المتحضرة وأنشبت فیها براثنها. هذه الدراسة تهدف إلی تسلیط الضوء علی الحداثة ومدی تأثیرها علی الحد من الإنجاب. فی هذا البحث المکتبی تم اتباع المنهج التحلیلی _ الوصفی کما نود أن نشیر إلی عدد من انجازات هذه الدراسة: مدی تأثیر عناصر ومکونات الحداثة مثل الإصلاح، التجدید والعلمانیة، أثر النزعة الدینیة علی معدل الإنجاب، ضعف و انحطاط القیم، الفردیة و الأنانیة، الاستهلاک و اجتیاح حمی نمط الحیاة العصریة للحیاة الاجتماعیة والاقتصادیة ومدی تأثیر ذلک علی معدلات الموالید. جدیر بالذکر فی هذا المجال أن التقلیل من شأن المرأة کأم وربة منزل بالإضافة إلی ارتفاع تکالیف المعیشة وما یترتب من مبالغ باهظة یتحملها الوالدان عند الإنجاب، کل ذلک ساهم فی تغییر الأولویات والحد من الإنجاب. من جهة أخری فإن الأیدیولوجیة الدینیة بالإضافة إلی منح قیمة اجتماعیة للمرأة الأم وربة المنزل و النظر إلی الطفل کهبة الهیة یمنحها الخالق للوالدین، لا شک أن کل ذلک یلعب دورا کبیرا فی التحفیز علی الإنجاب ورفع معدلات النمو.
Fertility and childbirth is one of the natural events of population
which is one of the most important categories of this science as well as
important elements of population growth. The decline in fertility in
recent decades has been a feature of vast majority of advanced
societies. The purpose of the present study is to examine modernity
and changing attitude of women toward phenomenon of fertility and
relationship between these two and to answer the question whether
modernity has significant role in fertility rate. This study is library
research with descriptive-analytical method. The results of the research
include impact of components and elements of modernization such as
renovation, secularism, effects of religious orientation on child birth,
relativization of values, individualism, consumerism, modern
rationality and socio-economic presence on family decisions on
fertility. Also, contempt for motherhood and housekeeping acts,
expenses of childbearing and its alternatives are effective in modern
attitudes towards fertility. Having a divine worldview, social
evaluation of motherhood, housekeeping acts, and changing look
towards children increase the tendency to fertility.
Machine summary:
گذر جوامع از دوران سنتی و پاگذاشتن به دنیای مدرن، بر ارزشها، سلایق، تمایلات و انتخابهای افراد تأثیرگذار بوده است (لئو و همکاران، 1998، ص137) و بدون شک، آنها را با پیدایش تغییرات اساسی در همة جنبههای زندگی روبهرو کرده است (ساروخانی و مقربیان، 1390، ص44) تضعیف ارزشهای مذهبی، کم اهمیت شدن ارزشهای سنتی (نوریس و اینگلهارت، 2004، ص3)، پیدایش سبک زندگی نوین (گیدنز،1991؛ بوردیو، 1984)، اصالت فرد (رحمان و سایرین، 2014)، استفاده از تکنولوژي مدرن و کالاي حاصل از آن (چیو وسایرین، 2012)، رفاهطلبي (ترنر، 1996)، برد جهانی رسانههای ارتباطی (گیدنز، 1376)، بيثباتي خانواده و افزايش خودمختاري زنان در رفتار منجر به توليدمثل (کاستلز،1382)، ارزشگذاری زیاد بر پول و مادیات (دیویس، 1963) تغییر در ارزش اقتصادی کودکان (وستوف، 1978)، هزینهبرشدن فرزندآوری (ایسترلین، 1969) رابطة عکس استخدام زنان و میزان باروری (کوپینسکی، 1977)، سن ازدواج بالا و افزایش زندگی جمعی (وستوف، 1978)، افزایش اختلافات زناشویی و کاهش باروری (ثورنتون، 1978)، کنترل باروری در قالب خانواده (هیل و دیگران، 1959)، استقلال طلبی در امر باروری (میلر، 1987؛ کیم، 1974)، کاهش خانوادهگرایی (عباسی شوازی و همکاران، 2012)، تفاوتها در رفتارهای جنسی (ایسترلین، 1969؛ ثورنتون، 1977)، حسابگرشدن ذهن مدرن (زیمل،1991)، داشتن بینش منطقی و علمی در امر باروری (کالدول، 2006) از نمونههای بارز این تحولات است.
به هر حال از آنجا که بررسیها در ایران نشان دهندة وجود ارتباط میان زمانبندی تولد فرزند اول و فاصلهگذاری تولدهای بعدی و نیز کل فرزندان است که نمایانگر تأثیر نوگرایی بر جامعه میباشد، هدف عمدة این پژوهش این است که تأثیر نوگرایی و مؤلفههای آن را بر تغییر نگرش زنان نسبت به باروری بررسی کرده و راهی باشد تا مؤسسات و اندیشمندان در حوزة افزایش جمعیت با توجه به عامل نوگرایی راهکارهای خود را ارائه دهند.