Abstract:
هدف از این پژوهش، تعیین تاثیر آموزش فلسفه برای کودکان (P4C) به روش پژوهش مشارکتی بر روابط میان- فردی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهر تهران بوده است. این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل بوده و حجم نمونه طبق فرمول کوکران تعداد 50 نفر بوده است که این تعداد با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از میان دانشآموزانی که روابط میان- فردی آنها پایینتر از سطح متوسط بود، انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه روابط میان-فردی هیرشفیلد و همکاران (1977) استفاده شد و به حکم قرعه یک گروه به عنوان گروه آزمایش (25 نفر) و گروه دیگر به عنوان گروه گواه (25نفر) تعیین شدند. برنامه آموزش فلسفه برای کودکان (P4C) به روش پژوهش مشارکتی روی گروه آزمایش در 8 جلسه، هر جلسه 90 دقیقه اجرا شد و گروه کنترل هیچگونه آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. پس از مداخله، در مرحله پسآزمون هر دو گروه (آزمایش و گواه) پرسشنامه روابط میان- فردی هیرشفیلد را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل کوواریانس میان-گروهی) استفاده شد. ضمن تایید فرضیه اصلی تحقیق، نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان روابط میان- فردی دانش آموزانی که آموزش فلسفه (P4C) به روش پژوهش مشارکتی را دریافت کرده بودند به طور معناداری بالاتر از روابط میان- فردی دانش آموزانی بود که این آموزش را دریافت نکردند و 23 درصد از تغییرات در روابط میان- فردی در اثر آموزش فلسفه به روش پژوهش مشارکتی مشاهده شده است. از این رو، این آموزش در روابط میان- فردی دانش آموزان موثر بوده است.
Machine summary:
اين پژوهش نيمه تجربي از نوع پيش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده و حجم نمونه طبق فرمول کوکران تعداد ٥٠ نفر بوده است که اين تعداد با استفاده از روش نمونه گيري هدفمند از ميان دانش آموزاني که روابط ميان - فردي آنها پايين تر از سطح متوسط بود، انتخاب شدند.
برنامه آموزش فلسفه براي کودکان (PC٤) به روش پژوهش مشارکتي روي گروه آزمايش در ٨ جلسه ، هر جلسه ٩٠ دقيقه اجرا شد و گروه کنترل هيچ گونه آموزشي در اين زمينه دريافت نکرد.
کليد واژگان : آموزش فلسفه براي کودکان ، روش پژوهش مشارکتي ، روابط ميان - فردي ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تاريخ دريافت : ٩٦/١/٢٨ تاريخ پذيرش : ٩٧/١/١٥ *دانشجوي دکتري رشته فلسفه تعليم و تربيت ، دانشگاه آزاد اسلامي ، واحد علوم و تحقيقات تهران yahoo.
نقدعلي و پناهي (١٣٩٠) در مطالعه اي به اين نتيجه دست يافتند که ارتباط اجتماع پژوهشي در برنامه فلسفه براي کودکان با روش تدريس فعال و مشارکتي حاکي از ارتباط ميان - فردي اين دو رويکرد در اهداف بوده و روش دستيابي به هدف ييک است .
يافته ها فرضيه پژوهش : آموزش فلسفه براي کودکان (PC٤) به روش پژوهش مشارکتي بر روابط ميان - فردي دانش آموزان تاثيرگذار است .
نوروزي و درخشنده (١٣٨٦)در پژوهش خود به اين نتايج دست يافتند که آموزش فلسفه براي کودکان بر رعايت نظم در کلاس ، احترام به بزرگترها و روابط صحيح با کودکان ديگر مؤثر است .