Abstract:
عدم الدلیل دلیل علی العدم، یعنی عدم وجود دلیلی بر وجود یک شیء دلیل بر نبود واقعی آن قرار داده شود. عدم الدلیل در برخی موارد مفید قطع، در برخی موارد مفید اطمینان و در برخی موارد مفید ظن دانسته شده است. در صورتی که مفید قطع یا اطمینان باشد با ادله حجیت قطع و اطمینان، حجت خواهد شد اما آیا در صورت مفید ظن بودن، دلیلی بر حجیت ظن حاصل از آن وجود دارد؟ فقهای عظام بر این باورند که دلیلی بر حجیت این ظن اقامه نشده است و این ظن حجت نیست.
اما به نظر نگارنده، این ظن نه تنها حجت است بلکه مبنای حجیت بسیاری از ظنونی است که در علم اصول به عنوان ظنون معتبره قلمداد شدهاند. ظنون حاصل از ظهورات، اصول لفظیه، حجیت ظواهر، حجیت خبر واحد، اصول موجود در تصحیح خبر واحد، اصول موجود در ناحیه جهت صدور، اطلاق مقامی و... همه حاصل از این است که عقلا به احتمال خلاف ظن نوعی خود اعتنا نکرده و احتمالات را نادیده میگیرند. با این مقدمه ثابت میشود که اخذ عدم الدلیل به عنوان دلیل بر عدم، سیره عقلا در موضوعات مختلف است. از سوی دیگر با اضافه شدن مقدمهای به عنوان عدم ردع شارع از این سیره، اثبات میشود که ظن حاصل از عدم الدلیل، حجت است. البته سیره مذکور صرفا توانایی دارد، ظن نوعی حاصل را حجت کند آن هم صرفا در احتمال وجود شیء.
دو ثمره مهم این بحث حجیت مطلق ظنون حاصله از این طریق و عدم تمسک به برائت در شبهات فقدان نص است.
Machine summary:
عدم الدلیل، ظن نوعی، ظنون معتبره، سیره عقلا مقدمه هنگامی که در اصول به مواردی بر میخوریم که در آنها دلیلی-عام یا خاص- وجود ندارد، فقهای عظام به اصل عملی مراجعه کرده و برائت یا احتیاط- حسب اختلاف موجود- را جاری میسازند و واضح است که در این حالت حکم واقعی شیء کشف نشده است بلکه حکم ظاهری آن به دست آمده است.
در پاسخ به قول اخیر بیان شده است که اگر این دلیل قطع یا اطمینان آور باشد، با ادله حجیت قطع و اطمینان میتوان آن را حجت دانست اما اگر مفید ظن باشد، این ظن معتبر نیست چرا که در باب حجج، حجیت امارهای به نام عدم الدلیل اثبات نشده است.
اثبات این مدعا در گرو بیان چند مقدمه است اما به صورت مختصر باید گفت اگر بتوان ثابت کرد که عرف و سیره به صورت مجمع علیه بر عمل به این قاعده شکل گرفته است و ردعی از شارع در مورد آن نرسیده، این ظن حجت خواهد بود.
نتیجه اصل حجیت بر اساس اینکه اثبات شد، اخذ عدم الدلیل به عنوان دلیل بر عدم نزد عقلا یک سیره عام است و ردعی از سوی شارع بر آن صورت نگرفته است، میتوان نتیجه گرفت که این قاعده حجت بوده و ظن حاصل از آن معتبر است.
قیود حجیت اما نکاتی ذیل این قاعده وجود دارد که از همان سیره عقلا کشف میشود که خوب است به آنها نیز پرداخته شود؛ نوعی بودن این ظن ظنی که ناشی از عدم الدلیل است صرفاً زمانی حجت است که مفید یک ظن نوعی و عمومی باشد.