Abstract:
اگر ثواب و عقاب اخروی عین عمل و نیت مکلف و از آثار تکوینی عمل (نه امری جعلی و اعتباری از جانب خداوند) دانسته شود چنین نگاهی میتواند در مباحث اصولی اثرگذار باشد. در این نوشته به بررسی آثار این مبنای فلسفی کلامی در بحث معذریت قطع، انقیاد و تجری پرداخته شده است و در مییابیم که با تفکیک دو عنوان وجه فعلی و وجه فاعلی در مورد عمل مکلف، با توجه به وجودات طولی موجودات در عوالم ماده، برزخ و قیامت باید گفت که هر عنوان دارای وجودی مخصوص به خود در عوالم بعدی است و این وجود در عین اینکه با وجود این عنوان در عالم ماده عینیت دارد متناسب با همان عالم پس از دنیاست. بنابراین در معذریت قطع که وجه فاعلی مکلف بر خلاف وجه فعلی وی قبیح نیست قاطع اثر انقیاد خود در مقابل امر مولا را به حسبه دریافت میکند و از طرفی اثر سوء فعل وی نیز به او میرسد، درست همانند آثار تکوینی که در عالم دنیا برای فعل مکلف وجود دارد و فارق از قطع او، متناسب با عملش به وی میرسد. در مورد انقیاد و تجری نیز اثر فعلی و فاعلی هر کدام به حسب حسن و قبحش به مکلف اصابه میکند اگرچه که باید توجه داشت که آنچه از ظاهر برخی روایات و مذاق شریعت استفاده میشود این است که حسن و قبح فاعلی اثر اهم نزد مولاست اگر چه که حسن و قبح فعلی نیز ذو اثر است و حسن احتیاط را ثابت میکند.
Machine summary:
در این نوشته به بررسی آثار این مبنای فلسفی کلامی در بحث معذریت قطع، انقیاد و تجری پرداخته شده است و در مییابیم که با تفکیک دو عنوان وجه فعلی و وجه فاعلی در مورد عمل مکلف، با توجه به وجودات طولی موجودات در عوالم ماده، برزخ و قیامت باید گفت که هر عنوان دارای وجودی مخصوص به خود در عوالم بعدی است و این وجود در عین اینکه با وجود این عنوان در عالم ماده عینیت دارد متناسب با همان عالم پس از دنیاست.
توضیح آنکه، اصولیین در مباحث مختلف علم اصول که یکی از متغیرهای تعیین کننده نتیجه در آنها، همین بحث چیستی ثواب و عقاب و نسبت آن با عمل و همچنین چیستی متعلق اوامر الهی است تقریباً همگی با همان تصویر اول از ثواب و عقاب یعنی اعتباری بودن جزای اخروی بحث را پیش بردهاند و به نتیجهای مطابق با آن رسیدهاند و به بررسی تأثیر مبنای تجسم اعمال در این مباحث نپرداختهاند (جز در برخی مباحث توسط مرحوم اصفهانی).
لذا بر طبق این نظر ثواب و عقاب حتی اثری که معلول عمل است نیز نمیباشد بلکه وقتی عملی در عالم وجود پیدا میکند همین عمل عیناً در عالم برزخ و قیامت نیز وجودی دارد متناسب با آن عالم و این وجودات بر طبق نگاه تشکیک در وجود یک موجود در بسترهای مختلف هستند که در هر ساحتی آثار مخصوص به خود را دارند همانند تصویری که فلاسفه از نسبت وجود خارجی موجود و وجود ذهنی آن در ذهن، بیان میکنند که در عین اینکه این دو وجود، آثار مخصوص به خود دارند - مثلاً وجود خارجی آتش اثر احراق دارد و وجود ذهنی آن چنین اثری ندارد- اما در عین حال با هم عینیت دارند و به یک ماهیت تعلق دارند.