Abstract:
هدف نوشتار حاضر بررسی روند تاریخی مردمسالاری بعد از انقلاب اسلامی با بهرهگیری از الگوی پولیارشی رابرت دال و سنجش شاخصهای سهگانه مشارکت سیاسی، رقابت سیاسی و نظارت سیاسی ازیکسوی و ترکیب آنها باهم با استفاده از تکنیک ترکیبی جبر بولی بهمنظور آزمودن سیر تاریخی نامبرده است؛ با تقسیمبندی تاریخ بعد از انقلاب اسلامی به چهار مقطع زمانی دوره اول (1357 تا 1360)، دوره دوم (1360 تا 1376)، دوره سوم (1376 تا 1384) و دوره چهارم (1384 تا 1392)، یافتههای نوشتار حاضر نشان میدهد که میزان مردمسالاری به جزء در دوره اول که دارای بیشینه بوده در دیگر دورهها سیر تاریخی مردمسالاری داری حرکت سینوسی (فرازوفرود) بوده است اما با حرکتی سینوسی به سمت بالا. علیرغم وجود آثار فراوانی که عمدتاً بهصورت کیفی یا به بررسی جنبههایی از این موضوع پرداختهاند، نوشتار حاضر در تلاش بوده تا به صورت روشمند و با رویکردی کمی و ترکیبی جنبههای مختلف این مهم را مورد بررسی قرار داده و بدین نتیجه دستیافته که روند تاریخی مردمسالاری در ایران بعد از انقلاب اسلامی در حال بهبود و پیشرفت است و با تأسی از نگاه جامعهشناسی تاریخی احتمالاً در آینده نیز چنین خواهد بود.
The purpose of this article is to survey the historic process of democracy in Iran after Islamic revolution by benefiting from Robert Dahl’s polyarchy model and qualifying his threefold indexes as political participation, political competition and political supervision and their mixture through Boolean algebra technic as to show the historic fluctuation process of democracy in Iran after revolution. By periodization the history after Islamic revolution into four periods, i.e. first period (1979-82), second period (1982-98), third period (1988-2006), fourth period (2006-2013), the collected data show that the amount of democracy indicators has fluctuated over time except the period of 1979-1982, but, the fluctuation has leaned to up, not down. In spite of affluent sources which have surveyed this topic mostly qualitatively or have surveyed some parts of this topic, this article has attempted to survey the different parts of this topic methodically and quantitatively through mixed method; this article has also received an outcome that the historic process of democracy in Iran after revolution has progressed so far, and presumably it would progress in future if its looked through a historical sociology.
Machine summary:
به بيان ديگر، اگرچه در قانون اساسي مراتب و روندهاي قـانوني و سازوکارهاي مردم سالار آمده و پيش بيني شده اسـت و نيـز آنکـه نظـام سياسـي ايـران پـس از انقلاب اسلامي در عمل نشان داده که ميزان گسترش شاخص هـاي مـردم سـالار توسـعه يافتـه و قابل مقايسه با قبل از انقلاب نيست حال پرسشـي کـه مشخصـاً مطـرح مـيشـود آن اسـت کـه سنجش شاخص هاي مردم سالاري (با تاکيد بر مشارکت ، رقابت و نظارت ) در دوره جمهـوري اسلامي چه نتايجي در بر دارد؟ در پاسخ به اين پرسش ، فرضيه اي که در ابتدا مطرح ميشـود و ممکـن اسـت بعـد از پايـان ايـن تحقيـق مـورد جـرح وتعـديل قـرار گيـرد آن اسـت کـه رونـد مردم سالاري بعد از انقلاب اسلامي تاکنون داراي فرازوفرود يا قبض و بسط بوده است ؛ با ايـن توضيح که به نظر ميرسد با تقسيم بندي تاريخ بعد از انقـلاب اسـلامي بـه چهـار مقطـع زمـاني دوره اول (١٣٥٧ تـا ١٣٦٠)، دوره دوم (١٣٦٠ تـا ١٣٧٦)، دوره سـوم (١٣٧٦ تـا ١٣٨٤) و دوره چهارم (١٣٨٤ تا ١٣٩٢)، در دوره اول و سوم ميزان توسعه مردم سالاري نسبت به ديگر دوره هـا بيشتر بوده است .