Abstract:
این نوشته نخستین نظامواره سند توسعه علم اصول است که براساس تحقیق و سنجش در دیدگاههای گوناگون اساتید و اندیشمندان علم اصول درباره چند و چون این علم و جایگاه آن، مزایا و معایب
اصول موجود، راهکارهای برونرفت از بنبستهای پیشآمده و مسائلی از این دست پس از تأمل بسیار حاصل آمده است. بهزعم ما این تحقیق تلاشی اولیه برای دستیابی به تحولی مطلوب در علم اصول
است که باب آن همچنان گشوده است و برای پربارتر شدن و برخورداری از عقلانیت لازم و عملیاتی شدن، نقد و سنجش محققان و دانشوران این علم را میطلبد.
Machine summary:
"اگر دین در قالب متن، تجلی یافته وا گر راه فهم متون، قواعد و اصولی است که بسیاری از آنها در علم اصول فراهم آمده، آنگاه ـ با توجه به پیش انگاره یکسانی متون دینی از آن حیث که متناند ـ چه معضل و مشکلی بر سر راه استفاده از این قواعد در فهم باقی متون دین، غیر از متون فقهی، وجود دارد؟ چرا نتوان اصول موجود را اصول فهم دین در کلیتش نامید؟ آیا معضل و مانع، آنچنان است که نتوان چنین تسری و تعمیمی داد یا میتوان همین علم را، دست کم با اصلاحات و تعدیلهایی اصول فهم دین نامید؟ این مسئله بهعنوان یک دغدغه اساسی، بسیار مهم مینماید و امروزه در تحول اصول باید به آن توجه کرد و بیشک داشتن نگاه تاریخی به ریشهها، علل و انگیزههای پدیداری علم اصول در میان اندیشمندان مسلمان و تلقی آنان از تولید و تأسیس این علم، میتواند زمینه همراهی و موافقت ما را با آنان یا مخالفت با ایشان و ارائه دیدگاه جدید در این باب را فراهم کند.
سازمان حوزه، با وجود تحولات اداری و آموزشی و مدیریتی که بعد از انقلاب در خود دیده است، تنها تحقیق و پژوهشی که بهطور موظف برای طلاب در نظر گرفته است، پایاننامههایی است که برای اتمام سطح 3 و 4 تعریف کرده است و به علت ساختار آموزش حوزه و عدم ارتباط مطلوب درسی بین اساتید و شاگردان تقریبا پژوهش عمده دیگری بهصورت نهادینه انجام نمیشود و اکثر تحقیقاتی که در حوزه تحت عنوان اصول چاپ میشود، عمدتا یا پایان نامه است یا نگارش تقریرات است و یا توسط برخی از معدود مراکز تحقیقاتی فقه و اصول صورت میپذیرد."