Abstract:
«بغی» در لغت به طلب کردن، فساد، عصیان و نافرمانی معنا شده است. در اصطلاح سه نوع تعریف برای آن ارائه شده بهترین آن ها «کل من خرج علی امام عادل» است. در برخی از تعاریف «خروج بر امام» به همراه «شکستن بیعت» و «مخالفت با احکام امام عادل» بغی دانسته شده که صحیح نمی باشد زیرا صرف بیعت شکنی و مخالفت با احکام امام بغی نیست بلکه اقدام و تمرّد عملی، قیام براندازانه و مقابله با حاکم و حکومت بغی خواهد بود.واژه «بغی» در آیات متعددی از قرآن کریم بیان شده است. این کلمه در قرآن به معانی طلب کردن، بدکار و بدکاره بودن، ظلم و ستم و تجاوز و تعدّی آمده است. تنها آیه نهم سوره حجرات که بیان کننده معنای چهارم است، مورد بحث است. گروهی از فقها با ذکر دلایلی این آیه را مستند بغی فقهی نمی دانند اما همان طور که تعداد زیادی از فقها بیان داشته اند، به نظر می رسد که این آیه می تواند مستند بغی فقهی واقع شود. البته برای دلالت این آیه، نیاز به یک قیاس اولویت هم داریم.
Machine summary:
برای حل این تناقض، برخی عبارات «شکستن بیعت» و «مخالفت با احکام امام عادل» را که در تعریف اول آمده، در صورتی بغی دانسته اند که مصداقی از «خروج «بر» امام عادل» باشد که این همان صدر تعریف و هم چنین عین تعریف دوم است و یا لااقل به آن منتهی شود و الّا اگر کسی بدون اینکه دست به اقدام عملی و قیام علیه حکومت بزند، تنها در جایی با احکام حاکم مخالفت کرده یا از اطاعتش شانه خالی کند، نمی تواند «باغی» باشد اگرچه ممکن است تحت عناوین دیگری چون متخلّف، مجرم، معصیت کار و ..
دلیل دوم، همان گونه که بیان شد، معنای اصطلاحی بغی، خروج بر «امام عادل» است در حالی که در این آیه شریفه، بحث از جنگ و قتال دو طائفه از مؤمنین است و ارتباطی به امام عادل ندارد «وَ إِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُواْ».
نقد و بررسی این استدلال تمام به نظر نمی رسد زیرا درست است که در آیه شریفه کلمه «طَائِفَتَانِ» می تواند بر سپاه امام عادل و سپاه گروه باغی صدق می کند اما این دیگر بغی بر امام عادل نخواهد بود بلکه بغی و شورش بر سپاه امام است در حالی که بغی مصطلح فقهی آن است که گروهی بر امام عادل تمرّد کنند که طبیعتاً امام، با سپاه خود به جنگ با آنان خواهد آمد، لکن در این صورت گفته می شود: این گروه بر امام عادل شوریده اند و نه بر سپاه او.