Abstract:
توزیع مجدد ثروت به سیاستهایی گفته میشود که برای کاهش نابرابری درآمدی و فرصتهای اقتصادی و به منظور پیشبرد «توسعه» پیشبینی شده است. این مقاله درصدد است به روش تحلیلی توصیفی نقش اعتباری بودن مالکیت انسان و امانی بودن اموال برای توزیع مجدد ثروت را بررسی نماید. مالکیت رابطهای خاص میان مالک و ملک است که امکان تصرف مالک در ملک به سبب آن مهیا میشود. هدف از این بررسی نشان دادن ایجاد زمینه برای از میان رفتن فقر در جامعه از طریق ایجاد باور به اعتباری بودن مالکیت انسان و امانی بودن ثروت در دست وی هست. روش ارائه مباحث توصیفی تحلیلی، به شیوه تفسیر موضوعی، با بررسی دلالت آیات است. نتیجه بهدستآمده این است که باور به اعتباری بودن مالکیت انسان و امانت الهی دانستن ثروت، موجب میشود ثروتمندان به نیاز افراد کمدرآمد توجه کرده و برای رفع نیازهای معیشتی آنها اقدام کنند که آن را عمل بازتوزیع ثروت مینامند.
Redistribution of wealth is defined as reducing income inequality and creating economic opportunities for development. Using a descriptive-analytical method this paper seeks to analyze the role of reputation of ownership in the redistribution of wealth. Ownership is a specific relationship between the owner and the property that enables the owner to take possession of the property. The purpose of this research is to provide the conditions for the elimination of poverty in the society upon the rule of reputation of ownership. The findings show that, the rule of reputation of ownership and considering the wealth as a Divine trust can draw the attention of the rich to the needy to meet their needs upon the rule of redistribution of wealth.
Machine summary:
نتیجه بهدستآمده این است که باور به اعتباري بودن مالکيت انسان و امانت الهي دانستن ثروت، موجب میشود ثروتمندان به نیاز افراد کمدرآمد توجه کرده و برای رفع نیازهای معیشتی آنها اقدام کنند که آن را عمل بازتوزیع ثروت مینامند.
آیة شریفه، مالکیت اعتباری انسان بر چیزهایی که از راه تلاش به دست آورده را پذیرفته است و با توجه به آیات قبل فهمیده میشود که مالکیت بهدستآمده از راه تلاش و کوشش مالکیتی اعتباری است، و انسان نمیتواند آزادانه و بهدلخواه خود در اموالش تصرف کند؛ زیرا خداوند که مالک حقیقی هستی است، در اموال آنان برای نیازمندان حقی قرار داده است؛ چنانکه در آیة 19 سورة «ذاریات» به این مسئله اشاره کرده است.
نقش مالکيت اعتباری برای بازتوزيع ثروت از آیات فوق، بهدست میآید که باورمندی به مالکیت اعتباری از سوی انسان نقش مبنایی در بازتوزیع ثروت ایفا میکند؛ زیرا هنگامیکه انسان باور کند خالق و مالک او خداست و مالکیت او بر داراییهای خویش زوالپذیر است، سختی مجاهدت با مال را با دل و جان پذیرا خواهد شد، و با توجه به دستور خالق خود به کمک افراد نیازمند جامعه خویش میشتابد و به مرحلهای از کمال دست پیدا میکند که خداوند در آیة 9 سورة «حشر» در مدح طايفه انصار ساکن در مدینه میفرماید: «وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ و اگرچه خود شديداً در فقر هستند، ولى مهاجران را بر خود مقدم مىدارند و كسانى كه از بخل نفس محافظت شوند، آنان همان رستگارانند.