Abstract:
بیان مساله :مفهوم و نظریه سرمایه اجتماعی طی سالهای 1990 به این سو با اقبال قابل توجه اندیشمندان و محققان رشتههای مختلف علوم اجتماعی (اقتصاد،جامعه شناسی، علوم سیاسی و...) مواجه شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است هدف اصلی این مقاله پاسخ به چرایی این مسئله و تبیین آن است. روش جمع آوری، تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است. متغیر مستقل در این تحقیق، سرمایه اجتماعی است که با سه شاخص اعتماد اجتماعی، روابط اجتماعی و همبستگی اجتماعی مورد سنجش قرار گرفته است. متغییر وابسته در این تحقیق مشارکت انتخاباتی است که با سه شاخص انتخابات ریاست جمهوری ،شورای شهر و مجلس شوررای اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق : سرمایه اجتماعی نقش اساسی بر شرکت مردم در انتخابات دارد و به هر میزان که بر سرمایه اجتماعی جامعه افزوده شود بر میزان مشارکت شهروندان افزوده خواهد شد. یافتههای تحقیق نشان می دهد که میان اعتماد احتماعی و مشارکت انتخاباتی رابطه معناداری وجود دارد. از طرفی بین شبکههای روابط اجتماعی و همین طور بین میزان انسجام و همبستگی اجتماعی و مشارکت انتخابات آنان رابطه معناداری وجود دارد. با این اختلاف که به هر میزان شناخت انتخابات در حوزه کوچکتر برگزار گردد اعتماد و روابط بیشتر و به هر میزان این حوزه بزرگتر گردد اعتماد کمتر و مشارکت نیز کمتر است بطوریکه میزان مشارکت در شوراهای شهر بیشتر از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است جمهوری است
Statement of Problem: The concept and theory of social capital during the 1990s has been met with considerable interest from scholars and scholars in various fields of social sciences (economics, sociology, political science, etc.). The research method: in this research is descriptive-analytical. The main purpose of this paper is to answer the reason for this issue and explain it. Collection method is a combination of library and field method. Research findings: Social capital has a key role to play in the participation of the people in the elections and will increase the participation of citizens in any way that adds to the social capital of the community. Findings of the research show that there is a significant relationship between social trust and electoral participation. On the other hand, there is a meaningful relationship between social networking networks and also between the degree of cohesion and social solidarity and their participation in elections. With the difference that, as far as the recognition of the elections in the smaller area is concerned, there is more trust and relations, and to any extent this area, there is less trust and participation, so that participation in city councils is more than parliamentary and presidential elections.
Machine summary:
(سريع القلم ، ١٣٨٧ : ١٦) مشارکت اجتماعي ـ سياسي همان ايجاد سـرمايه اجتمـاعي در جامعـه اسـت ، چون بدون تحقق سرمايه اجتماعي ، روابط انجمني ، هنجارها و اعتماد، پيوند و اعتماد بين فـردي روابط بين گروهي ، روابط با نهادها و احساس برخورداري از حمايت اجتماعي ، ما شاهد تعـاملات اجتماعي بين افراد جامعه نخواهيم بود، لذا ميتوان گفت ، مشارکت تحقق نمي يابد، مگر با وجـود تحقق مولفه هاي سرمايه اجتماعي ، و سرمايه اجتماعي تحقق نمي يابد، مگر با تجلي شاخص هـايي همچون اعتماد و پيوندهاي ميان افراد و هم چنين افراد با نهادهاي رسمي و غير رسـمي و بايـد بيان کرد سرمايه اجتماعي برخلاف ساير سرمايه هاي موجود در اجتماع فيزيکي نمي باشـد، بلکـه حاصل تعاملات و هنجارهاي گروهي و اجتماعي است و اين نشان مي دهد که سرماية اجتمـاعي در دل شبکه روابط اجتماعي قرار دارد.
(جـان فيلد، ١٣٨٦: ٥٣-٥٢) به عقيده ايشان سرمايه اجتماعي آن دسته از ويژگي هاي زندگي اجتماعي ، شبکه ها، هنجارها و اعتماد است که مشارکت کنندگان را قادر مي سازد تـا بـه شـيوهاي مـؤثرتر اهداف خود را تعقيب نمايند (همان: ٥٥) پاتنام در بحث پيرامون اين مسئله که سرمايه اجتمـاعي داراي پيامدهاي سياسي قابل ملاحظه اي است ، از ديگر نظريه پردازان معاصر خود فراتر مي رود و چنين به نظر مي رسد که نظريه او درباره سرمايه اجتماعي شباهت هـاي مشخصـي بـا تصـورات دورکهايي از همبستگي دارد چرا که استفاده وي از کلماتي مثل مولـد بـودن و اثربخشـي ، ايـن مطلب را به ذهن متبادر مي سازد که او سرمايه اجتماعي را کارکردي مي ديده است .