Abstract:
این نوشتار در پی شناساندن مفهوم و مولفه معنائی واژه وحی در فرهنگ ها و کاربردهای قرآنی آن است. نویسنده نخست به بررسی مفهوم لغوی واژه پرداخته است سپس ترکیب های قرآنی آن را بررسی کرده آنگاه به موارد کاربرد واژه وحی و معانی کاربردی آن اشاره نموده و از پنج معنا یاد کرده است.
Machine summary:
"10 بسامد وحی در قرآن کریم در حوزه کاربردهای قرآنی، صورت متعدی واژه «وحی» هفتاد و چهار بار آورده شده است که تنها در آیه سوم سوره فصلت: «و أوحی فی کل سماء أمرها» متعدی بنفسه و در دیگر موارد متعدی بغیره دیده میشود.
» مشهور آن است که فعل «أوحی» با «إلی» متعدی شود، اما در میان استعمالات قرآنی آن تنها یکبار با «لام» متعدی شده است «بأن ربک أوحی لها» و در دو آیه نیز بی آنکه «موحی الیه» یا «موحی له» همراه داشته باشد.
وی تلاش نحویان و مفسرانی را که «أوحی له» را «أوحی الیه» معنا کردهاند، تنها رهیافتی برای تعیین دلالت لغوی آیه یاد شده، دانسته است و نگره آن که به رعایت نظماهنگ و فواصل بسنده کرده و آن را عنایت لفظی انگاشته است، ناروا شمرده و خاطر نشان ساخته است که تعیین دلالت بلاغی آیه و دریافت چرایی ترجیح و برگزیدن تعدیه «أوحی» به حرف لام در این بیان وحیانی، کاری است که به انجام نرسیده و فرجامی نکو نیافته است.
پس چنین سیاقی اقتضاء میکند که پاسخ پرسش انسانی که در فضای چنین پر هراس از آنچه زمین بدان دچار شده و از واقعهای که آن راست، زمین خود زبان به پاسخ گشاید و گوید: «ان ربک أوحی لها»: «و من هنا کان ایثار التعدیة باللام، لما فی معنی اللام من اختصاص، و الصاق، و صیرورة، و تقویة الایصال، و هی معان عرفها اللغویون أنفسهم فیما، و عدوها فیما عدوا من معانیها التی أحصاها ابن هشام فی (المغنی) و إن لم یلتفتوا الیها هنا فی البیان القرآنی»18 «برگزیدن تعدیه فعل «اوحی» با حرف «لام»، به خاطر وجود مفاهیمی چون اختصاص و صیرورت و لغویت ایصال در معنی «لام» است و این مفاهیم را لغویانی (چون ابن هشام در مغنی) خود برشمردهاند."