Abstract:
براساس زبانشناسیشناختی، استعاره، صورت ثانوی وشکل تحریفشدۀ زبان نیست، بلکه صورت بنیادین زبان ونوعی فعالیت تعبیری است که به نحوۀ مفهومسازی مربوط میشود. در گفتمان علوی برای تبیین مهمترین مفاهیم انتزاعی از جمله مفهوم "فتنه" از استعارههای بسیاری استفاده شده است که بنیان هریک از آنها بر پایۀ مفهومسازیهای خاصی استوار میباشد. براین اساس نوشتار حاضر برآنست تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی وبا هدف تاکید بر ساختار طبقهبندیشدۀ ذهن و تثبیت ارجاعمندی استعارات، به این پرسش اصلی پاسخ گوید که مفهوم انتزاعی "فتنه" در نهجالبلاغه برپایۀ نظریۀ استعارۀ شناختی، چگونه ارزیابی میشود؟ بررسی استعارات شناختی مفهوم "فتنه" نشاندهندۀ آن است که مفهوم فتنه در نهجالبلاغه، برمبنای استعارههای شناختی حسبنیاد «فتنه ظلمت است»، و ابراستعارۀ جانداربنیاد «فتنه حیوان وحشی است» واستعارۀ فراگیر ساختبنیاد «فتنه نیروهای طبیعی است»، مفهومسازی شده است. وجه معنیشناختی در ورای کاربست چنین استعاراتی را میتوان تبیین ناامنی، اضطراب، تنشها، کشمکشها وفضای شبههناک ناشی از فتنهها دانست.
Machine summary:
براين اساس نوشتار حاضر برآنست تا با استفاده از روش توصيفي-تحليلي وبـا هدف تاکيد بر ساختار طبقه بنديشدة ذهن و تثبيت ارجاع مندي استعارات ، به ايـن پرسـش اصلي پاسخ گويد که مفهوم انتزاعي "فتنه " در نهج البلاغه برپايـۀ نظريـۀ اسـتعارة شـناختي، چگونه ارزيابي ميشود؟ بررسي استعارات شناختي مفهوم "فتنه " نشان دهندة آن اسـت کـه مفهوم فتنه در نهج البلاغه ، برمبناي استعاره هاي شناختي حس بنيـاد «فتنـه ظلمـت اسـت »، و ابراستعارة جانداربنياد «فتنـه حيـوان وحشـي اسـت » واسـتعارة فراگيـر سـاخت بنيـاد «فتنـه نيروهاي طبيعي است »، مفهوم سازي شده اسـت .
يکي از متعاليتـرين متـون ديني، کتاب گرانسنگ نهج البلاغه است که در انعکاس بسياري از مفاهيم مجرد و انتزاعـي از جمله مفهوم سياسي "فتنه " به ضرورت از استعاره هاي مختلفـي اسـتفاده کـرده اسـت کـه در تحليل معنيشناسانه ، ضرورت درک مفهـوم سـازي نهفتـه در آن اسـتعاره هـا اجتنـاب ناپـذير مينمايد.
وجه معنيشناختي در وراي کاربست استعارات شـناختي مفهـوم "فتنـه " در گفتمـان علوي چيست ؟ فرضيه هاي در نظر گرفته شده به شرح زير است : ـ با توجه به نظريۀ استعارة شناختي، مفهوم فتنه در نهج البلاغه ، بـر مبنـاي اسـتعاره هـاي شـناختي حـس بنيـاد «فتنـه ظلمـت اسـت »، «فتنـه کـوري اسـت »، و نيـز ابراسـتعارة جانداربنياد «فتنه حيوان وحشي است » و استعارة فراگير سـاخت بنيـاد «فتنـه نيروهـاي طبيعي است »، مفهوم سازي و قابل درک شده است .