Abstract:
طرح مسئله: در دو دهة اخیر بر مفهوم سرمایة اجتماعی بهواسطة ارتباط آن با مؤلفههای بنیادین اجتماعی شامل آگاهی، مشارکت، اعتماد، انسجام و شبکة اجتماعی در راستای توسعة پایدار جوامع بهویژه جوامع روستایی تأکید شده است؛ بنابراین برای رسیدن به توسعة پایدار روستایی، برخورداری از سرمایة اجتماعی از ضروریات است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، ارزیابی درجة اثرگذاری سرمایة اجتماعی بر توسعة پایدار سکونتگاههای روستایی و تحلیل فضایی آن در شهرستان بجنورد است. روش: پژوهش حاضر توصیفیتحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای گردآوری اطلاعات از روشهای اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعة نمونه، 22 روستای با بیش از 20 خانوار در شهرستان بجنورد است و از مجموع 4849 خانوار ساکن در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران حجم نمونه 298 خانوار محاسبه شد. این افراد با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر سرمایة اجتماعی بر توسعة پایدار سکونتگاههای روستایی، تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS و مدل رگرسیون موزون جغرافیایی به کار رفت. نتایج: با توجه به نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش بیش از 58/2 است؛ یعنی رابطه معنادار و غیرمستقیم است؛ بدین ترتیب سرمایة اجتماعی بر توسعة پایدار سکونتگاههای روستایی تأثیر مثبت و معناداری دارد. براساس ضرایب کل، شبکة اجتماعی با ضریب 575/0، بیشترین و انسجام اجتماعی با ضریب 046/0، کمترین تأثیر را بر توسعة پایدار سکونتگاههای روستایی دارند. نتایج تحلیل فضایی با استفاده از مدل GWR نشان داد ضریب تأثیر سرمایة اجتماعی بر توسعة پایدار روستایی در روستای ایزمان کم است و در میانزو در بالاترین سطح قرار دارد. درمجموع حدود 6/36درصد روستاها و 41درصد جمعیت روستایی شهرستان بجنورد ضریب تأثیری بین 871/0 تا 885/0 داشتهاند. نوآوری: در پژوهش حاضر برای نخستینبار بحث تحلیل فضایی اثرگذاری سرمایة اجتماعی بر توسعة پایدار با رگرسیون موزون جغرافیایی بررسی شده است.
Statement of the Problem: In the last two decades, the concept of social capital has been emphasized through its relationship to fundamental social components including awareness, participation, trust, cohesion and social networking for sustainable development of communities, particularly rural communities. Therefore, social capital is essential for achieving sustainable rural development. Purpose: The purpose of this study was to evaluate the impact of social capital in sustainable development of rural settlements and its spatial analysis in Bojnourd County. Methodology: The research method in this study is descriptive-analytical and its purpose is fundamental. Documentary and field methods have been used to collect the data. The sample population is 22 villages with over 20 households in Bojnourd County. From a total of 4849 households in rural areas of the sample, using Cochran formula, the sample size of 298 households were selected by random sampling. To test the conceptual model of research and to investigate the impact of social capital on sustainable development of rural settlements, partial least squares technique and Smart PLS software and Geographically Weighted Regression model were used. Result: The coefficients of T among the main variables of the study were above 2.58, meaning a significant and indirect relationship; thus, social capital has a positive and significant effect on sustainable development of rural settlements. According to total coefficients, social network with coefficient of 0.575 has the highest and social cohesion with coefficient of 0.046 has the least effect on sustainable development of rural settlements. The results of spatial analysis using GWR model showed that social capital impact factor on sustainable rural development in Izman-e-Paieen and Miyanzou villages was highest and in total 36.6% of villages and 41% of rural population of Bojnourd County had an impact factor between 0.871 up to 0.885. Innovation: This study was the first attempt to discuss the spatial analysis of the impact of social capital on sustainable development through Geographically Weighted Regression.
Machine summary:
يافته هاي پژوهش هاي صـالحي اميـري و اميرانتخـابي (١٣٩٢)، نصـراللهي و اسـلامي (١٣٩٢)، سالاري سردري و همکاران (١٣٩٣) و رومياني و همکاران (١٣٩٤)، حکايت از تأثير مستقيم و معنادار متغير سـرمايۀ اجتماعي بر ابعاد متغير توسعۀ پايدار دارد؛ علاوه بـر ايـن سـطح سـرمايۀ اجتمـاعي و مشـارکت در سـکونتگاههاي روستايي نسبت به سکونتگاههاي شهري به مثابۀ عامل بومي محلي در روند توسعۀ منطقه بيشتر بوده که اين قضيه در پيشبرد اهداف روند کاري توسعۀ پايـدار منطقـه بيشـتر مـؤثر اسـت .
مباني نظري پژوهش 1 Kirori شرط لازم براي پيشرفت هر جامعه اي به ويژه جوامع روستايي، توسعۀ همه جانبه ، ايجاد روابط گـرم ، گسـترش انسجام اجتماعي، بسط مشارکت اجتماعي و از همه مهم تر، اعتماد متقابل (فرد، جامعه و دولـت ) اسـت کـه ايـن سازه ها از مؤلفه هاي سرمايۀ اجتماعياند و در بستر مکان / فضا مفهوم مي يابند (جمعه پور و کيومرث ، ١٣٩١: ٩١)؛ بنابراين سرمايۀ اجتماعي در نقش خرد جمعي و مسئوليت پذيري مدني ظاهر مي شود و جامعه را به مفهومي بيش از مجموعه افراد و قابليت هاي آن تبديل مي کنـد و بـا تواناسـازي جوامـع روسـتايي بـراي مـديريت و پاسـخ بـه چالش هاي اقتصادي ، اجتماعي و زيست محيطي به مثابۀ تلاشي براي تضمين توسعۀ پايدار روسـتايي، بـر عملکـرد توسعه اي جامعه براي دوره اي طولاني تأثير مـيگـذارد (٢١٣ :٢٠١١ ,Jordan &Munasib ;٦٥ :٢٠١٤ ,Cecchi).
(رجوع شود به تصویر صفحه ) 1 Anthony Giddens 2 Pierre Bourdieu 3 James Kelman 4 Francis Fukuyama 5 Robert putnam شکل - ١: الگوي مفهومي تابع ساختاري تأثير سرمايۀ اجتماعي بر توسعۀ پايدار روستايي (منبع : يافته هاي پژوهش ، ١٣٩٨) روش شناسي پژوهش براي تعيين حجم خانوارهاي مدنظر در روستاهاي نمونه ، با استفاده از فرمول کـوکران بـا خطـاي ٠.