Abstract:
تئوری انتخاب به تبیین رفتارهای انسان با تأکید بر مسئولیتپذیری در برآوردن نیازهای اساسی میپردازد. هدف مقالۀ حاضر، کاربست این رویکرد روانشناسی، در بررسی تطبیقی داستانهای رمزی است. جاناتان، مرغ دریایی، نوشتۀ ریچارد باخ (1936) و نیز منطقالطیر عطّار، بازگوکنندۀ یکی از والاترین دغدغههای بشری، یعنی «حقیقت جویی» است. مقالۀ حاضر، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی نشان میدهد که این آثار از نظر کاربرد مفاهیم نمادین، وجوه اشتراک دارند. درونمایۀ آنها بهرغم تمایز در ساختار، تعارض میان داشتهها و خواستههای آدمی را بازمینمایاند. میل به کشف گوهر وجودی در سایۀ هدایتگری راهنما بیانگر تلاش آدمی برای برآوردن نیاز به آزادی و حقّ ارزشمندی است. عطّار در وادی دوم، بهضرورت عشق در سلوک میپردازد؛ ولی ریچارد باخ، در آخرین آموزهها اهمیت این نیاز اساسی را بازگو میکند. تفاوت دیگر در میزان بازنمایی انگیزههای درونی شخصیتهاست. داستان ریچارد باخ، به دلیل بهرهگیری بیشتر از توصیف و طرح گفتوگوهای درونی قابلیت بیشتری برای خوانش گلسری دارد.
Choice theory addresses human behavior by emphasizing accountability in meeting basic needs. The purpose of this paper is to apply this psychological approach to the comparative study of symbolic stories. “Jonathan Livingston Seagull” by Richard Bach (1936) and Manteq-Al-Tair by Attar reveal one of the highest humanitarian concerns, the truth. The present paper, using a descriptive-analytical method, shows that these works share the same aspects of symbolic concepts. Their theme, in spite of the distinction in structure, is the conflict between humans’ possessions and demands. The desire to discover the existential essence under the guidance of guide is an attempt to satisfy the need for freedom and a sense of value. Attar, in the second valley, deals with the necessity of love in conduct, but Bach, in his last words, recounts the importance of this essential need. Another difference in the rate of representation is the intrinsic motives of characters. The narrative of Richard Bach, due to the greater use of the description and the design of the internal dialogue, has a greater ability to be read based on Glaser’s theory.
Machine summary:
بررسي تطبيقي داستان «جاناتان مرغ دريايي» و داستان مرغان در منطق الطير بر مبناي نظريۀ انتخاب گلسر * احمد تميم داري استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبائي، تهران ، ايران ** شيوا دولت آبادي استاديار روان شناسي دانشگاه علامه طباطبائي، تهران ، ايران *** شهناز عبادتي دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبائي، تهران ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٧/٠٩/١٤ تاريخ پذيرش : ١٣٩٨/٠٣/٢٦) چکيده تئوري انتخاب به تبيين رفتارهاي انسان با تأکيد بر مسئوليت پـذيري در بـرآوردن نيازهـاي اساسـي مـي - پردازد.
داستان جاناتان به سفر مرغان در منطق الطّير شباهت هايي دارد؛ اّما بر اين ادّعا نيستيم که ريچارد باخ در سبک ، ساختار و محتوا تحت تأثير عطّار بوده ؛ بلکه با رويکرد روان شناختي و به شيوة توصيفي- تحليلي بر آنيم تا اشاره اي به کارکرد رمزهاي همگاني يا جهاني در روايت داستان هايي با مضمون نسبتاً مشابه داشته باشيم .
«آزادي» در انتخاب تصاوير دنياي مطلوب ، وجه مشترک هر دو داستان مذکور است ؛ با اين وجه تمايز که جاناتان با تکاپوي ذهني، خود به اين آگاهي ميرسد ولي مرغان منطق الطير با رهبري هدهد و روشنگريهاي او راه سفر را در پيش ميگيرند.
الف ) تعارض بين دنياي ادراکي و دنياي کيفي در دو بخش از داستان ريچارد باخ با جلوه هايي از اين نوع تعارض مواجه ميشويم : جاناتان در آغاز داستان با سخت کوشي به تمرين پرواز ميپردازد اّما کمي بعد واگويه - هاي دروني او را ميشنويم که حاکي از تعارض بين نياز او به بقا يافتن و نياز به احساس تعّلق از طريق ماندن در کنار ساير مرغان و نياز او به قدرت ، به صورت توان پرواز به دوردست هاست .