Abstract:
برخی منتقدان شیعه از اهلسنت، به منظور اثبات و القاء تضاد بین عمل و ادعای شیعه در رابطه با قرآن چنین میپندارند که علمای شیعه، قرآن را جزء منابع اصلی خود میدانند، اما به آن عمل نمیکنند و اهلسنت به آن وفادارتر هستند. از مصادیق عدم توجه شیعیان به قرآن را، تطبیق آیات با احادیث به جای تطبیق روایات با قرآن، نادیده گرفتن معنای صریح آیات، خارج شدن از معنای ظاهری و…، در هنگام بروز موارد اختلافی اشاره میکنند.
علمای شیعه، در پاسخ به این اشکال و انگاره میگویند: شیعه، در پیروی از قرآن و تفسیر آن، تابع پیامبرصلی الله علیه و اله و اهلبیت علیهم السلام آن حضرت است و سخن صحابی و تابعین را، اگر مستند به قول، تقریر و فعل رسولخدا صلی الله علیه و آله نباشد، حجت نمیداند و قائل به حجیت ظواهر است؛ ولی ظواهر برخی آیاتی را که با هدف بعثت، دعوت انبیاء، نزول کتب آسمانی، اصول اعتقادی، بدیهیات عقلی در تضاد بوده و محمل عقلی ندارند و سر از شرک، تجسیم و تشبیه در میآورند، با استعانت از آیات دیگر و نیز با سخنان اهلبیت علیهم السلام، قرائن متصله و منفصله، تفسیر میکنند و این اهلسنت هستند که با فاصله گرفتن از اهلبیت علیهم السلام و احکام عقل، از قرآن دور افتاده و به حقیقت و معانی دقیق آیات، دست نیافتهاند.
Machine summary:
علمای شیعه، در پاسخ به این اشکال و انگاره میگویند: شیعه، در پیروی از قرآن و تفسیر آن، تابع پیامبر( و اهلبیت( آن حضرت است و سخن صحابی و تابعین را، اگر مستند به قول، تقریر و فعل رسولخدا( نباشد، حجت نمیداند و قائل به حجیت ظواهر است؛ ولی ظواهر برخی آیاتی را که با هدف بعثت، دعوت انبیاء، نزول کتب آسمانی، اصول اعتقادی، بدیهیات عقلی در تضاد بوده و محمل عقلی ندارند و سر از شرک، تجسیم و تشبیه در میآورند، با استعانت از آیات دیگر و نیز با سخنان اهلبیت(، قرائن متصله و منفصله، تفسیر میکنند و این اهلسنت هستند که با فاصله گرفتن از اهلبیت( و احکام عقل، از قرآن دور افتاده و به حقیقت و معانی دقیق آیات، دست نیافتهاند.
این آیات و احادیث؛ به قول، فعل، تقریر، بیان و تفسیر پیامبراکرم( و اهلبیت( حجیت و اعتبار بخشیده و آن را «لازمالاتباع و مصون از گزند خطاء» میداند؛ بنابراین موقعیت رسولخدا( و ائمۀ شیعه(، در برابر قرآن، موقعیت معلّمین معصومی است که در تعلیم خود، هرگز خطاء نمیکنند؛ لذا شیعه، از صدر اسلام تا کنون در همۀ امور و از جمله در تفسیر قرآن، از روش رسولخدا( و اهلبیت( که واجب الاطاعة هستند، تبعیت میکند و بر همین اساس، قرآن را تفسیر و مبانی عقیدتی، اخلاقی، اجتماعی، رفتاری و تفصیل احکام شرعی و سایر معارف دینی خود را براساس روش آنان از منبع وحی و قرآن دریافت میکنند، نه از صحابه و انسانهای غیر مصون از خطاء، مثل عمربن خطاب، که بعد از کامل شدن دین، برخی از امور شریعت را مانند: گفتن «حی علی خیر العمل» در اذان نماز (طباطبایی، 1362، ص32) و متعۀ نکاح و متعةالحج و لذت بردن از ممنوعات در حال احرام، از جمله مسائل زناشویی بعد از سپری شدن حال احرام و پایان اعمال عمره تمتع و پیش از احرام حج تمتع، را حرام اعلام کرد (نیشابوری، 1419ق، ج2، ص885؛ فخررازی، [بیتا]، ج10، ص52؛ موسوی، 1383، ص213) و سه طلاق را در یک مجلس، برخلاف سنت رسولخدا( نافذ دانست (نیشابوری، 1419ق، ج2، ص1099).