Abstract:
هدف: این پژوهش بهدنبال بررسی نحوه اثرگذاری حاکمیت شرکتی درونی و بیرونی بر رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و کارایی سرمایهگذاری است.
روش: برای دستیابی به اهداف پژوهش، 106 شرکت با روش نمونهگیری حذفی بهعنوان نمونه پژوهش برای دوره زمانی 1387 تا 1396 انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل آزمون فرضیههای پژوهش با استفاده از مدل رگرسیونی چندمتغیره و روش دادههای تابلویی و رویکرد اثرهای ثابت انجام گرفت.
یافتهها: طبق مبانی نظری و یافتههای پژوهش، متغیر عدم تقارن اطلاعاتی با کارایی سرمایهگذاری رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین متغیر حاکمیت شرکتی درونی و بیرونی و متغیر متقابل عدم تقارن اطلاعاتی و حاکمیت شرکتی، دارای رابطه مثبت و معناداری با کارایی سرمایهگذاری است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد وجود عدم تقارن اطلاعاتی و ابهام در اطلاعات مالی، میتواند به سرمایهگذاریهای ناکارا توسط مدیریت منجر شود. از این رو، یکی از راههای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و افزایش کارایی سرمایهگذاری، وجود حاکمیت شرکتی مناسب است. طبق مبانی موجود و انتظارهای رایج و بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، متغیر متقابل عدم تقارن اطلاعاتی و حاکمیت شرکتی، رابطه مثبت و معناداری با کارایی سرمایهگذاری دارد و این بدان معناست که در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی، وجود حاکمیت شرکتی درونی و بیرونی، سرمایهگذاریهای ناکارا را کاهش داده و باعث میشود مدیران تصمیمهای سرمایهگذاری بهینه و کارا اتخاذ کنند.
Objective: This research is aimed at investigating the impact of internal and external corporate governance on the relationship between information asymmetry and investment efficiency. Methods: For the purpose of analyzing the research hypothesis, 106 publicly traded firms on the Tehran Stock Exchange, between 2009 and 2018, have been selected using the elimination method. The analysis of the hypotheses was carried out by using a multivariate regression model with panel data method and employing the fixed effects approach. Results: According to theoretical bases and research finding, information asymmetry has a negative and significant relationship with investment efficiency. Also, corporate governance variables, in both external and internal governance, and both variables of information asymmetry and both dimensions of corporate have a positive and significant relationship with investment efficiency. Conclusion: The results of the research show that the existence of asymmetric information and ambiguity in financial information may lead to inefficient investments. Hence, one of the ways to reduce information asymmetry and increase investment efficiency is enhanced corporate governance quality. According to the existing principle, current expectations, and the findings of this study, the interaction of information and corporate governance have a positive and significant relationship with investment efficiency. This means that in the condition of information asymmetry, the existence of internal and external corporate governance reduces inefficient investments and urges managers to make optimal and efficient investment decisions.
Machine summary:
طبق مباني موجود و انتظارهاي رايج و بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر، متغير متقابل عدم تقارن اطلاعـاتي و حاکميت شرکتي ، رابطه مثبت و معناداري با کارايي سرمايه گذاري دارد و اين بدان معناست که در شرايط عدم تقارن اطلاعاتي ، وجـود حاکميت شرکتي دروني و بيروني ، سرمايه گذاري هاي ناکارا را کاهش داده و باعث مي شود مديران تصميم هاي سرمايه گذاري بهينـه و کارا اتخاذ کنند.
Chen, Hope, Li & Wang 2.
Fama, & Jensen با توجه به مباحث بالا و بررسي انجام گرفته مبني بر نبود پژوهش هاي شايان توجه ، ضرورت انجام پژوهش هايي که بتوانند اهميت سازوکارهاي حاکميت شرکتي را بر رابطه بين عدم تقارن اطلاعاتي و کارايي سرمايه گـذاري بررسـي کننـد به خوبي احساس مي شود.
Chen, Ghoul, Guedhami & Wang 3.
با توجه به مطالب مطرح شده ، فرضيه هاي پژوهش حاضر به شرح زير تدوين مي شوند: فرضيه نخست : حاکميت شرکتي دروني بر رابطه بين عدم تقارن اطلاعاتي و کارايي سرمايه گذاري اثرگذار است .
فرضيه دوم : حاکميت شرکتي بيروني بر رابطه بين عدم تقارن اطلاعاتي و کارايي سرمايه گذاري اثرگذار است .
نتايج آزمون فرضيه هاي پژوهش فرضيه نخست به اين صورت مطرح شده بود که وجود حاکميت شرکتي بيروني بر رابطه بـين عـدم تقـارن اطلاعـاتي و کارايي سرمايه گذاري تأثيرگذار است .
مفهوم برآمده از اين رابطه نشان دهنده آن است که وجود حاکميت شرکتي دروني و بيروني بر رابطه بين عدم تقارن اطلاعاتي و کارايي سرمايه گذاري تأثير داشته و از سرمايه گذاري هاي ناکارا جلوگيري مي کند.