Abstract:
شهرهای مکه و مدینه به علت جنبههای مذهبی و دینی، از دیرباز مقصد زیارتی ایرانیان بوده است و شیوه برخورد با زائران ایرانی در اماکن مقدسه حجاز از جمله مسائلی بوده است که همواره مورد توجه جامعه ایرانی در سالیان اخیر بوده است و در مواردی نحوه تعامل با زائران ایرانی موجبات ناخرسندی زوار را فراهم کرده است. تمرکز ما در این مقاله، بررسی نحوه تعامل متولیان و خدام قبرستان بقیع با زائران ایرانی در دوره قاجاریه است. هدف این مطالعه، پاسخگویی به این سؤالات اساسی است که اوّلاً رفتارهای متولیان و خدام با ایرانیان در دوره قاجاریه چگونه بوده است؟ ثانیاً چه عواملی در شیوه تعامل متولیان بقیع با ایرانیان دخیل بوده است؟ این پژوهش با اتکا بر گزارش سفرنامههای حج فارسی در دوره قاجاریه انجام شده که عمدتاً به دست افراد فرهیخته این دوره نگاشته شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد دو عامل شیعه بودن و عجم بودن، همواره مستمسکی برای سختگیری و آزار زائران حرم ائمه بقیع بوده است و این شرایط برای ایرانیان به مراتب سختتر از سایر زائران بوده است.
Due to their religious aspects, the cities of Mecca and Medina have always been a destination of pilgrimage for Iranians. The way of dealing with Iranian pilgrims in the holy places of Hejaz has been one of the issues considered by the Iranian society in recent years, and in some cases, the way of interacting with Iranian pilgrims has caused dissatisfaction among pilgrims. This article tries to examine the interaction of the custodians and servants of the Baqi Cemetery with the Iranian pilgrims during the Qajar period. The aim of this study is to answer these basic questions that how the custodians and servants of the Baqi Cemetery dealt with the Iranian pilgrims during the Qajar period and what factors were involved in the way the custodians’ interaction with Iranians. This research is based on the Persian Hajj travelogues in the Qajar period mainly written by the educated people of that period. The results of this study show that the two factors of being Shiite and being Ajam have always been sources of hardship and persecution for the pilgrims of the shrine of the Imams buried in the Baqi Cemetery and these conditions have been much more difficult for Iranians than other pilgrims.
Machine summary:
سلطان مراد حسامالسلطنه، فرزند عباس میرزا، در سفرنامه خود با عنوان دلیل الانام اینگونه بیان میکند: «چون بوابان بقعه مبارکه درب بقعه را بر روی حجاج میبستند که به ضرب و شتم پول گرفته در را باز کنند، لهذا به آنها سفارش کرده، نوید رعایت و نوازش دادم که مانع حجاج نشوندو درب بقعه را در این چند روز مفتوح بگذارند که حجاج به آسودگی زیارت نمایند.
نایبالصدر شیرازی نیز در سفرنامه مکه این چنین آورده است: «سهشنبه، هیجدهم، به عزم آستانبوسی حضرت مجتبی7 به بقیع رفته، با آنکه سه ساعت از آفتاب برآمده بود، خدام نیامده بودند.
امینالدوله نیز در یادداشتهایش با عنوان سفرنامه مکه به همین موضوع پرداخته و اشاره کرده است که امام جمعه تبریز حاضر شد که در تبریز محلی معیّن کند تا همه ساله هزار تومان برای خدام بقعه عاید شود: «یکشنبه یازدهم محرم الحرام ۱۳۱۷، علیالصباح محرم کعبه مقصود و فوز به مقام محمود شدم و از دل و جان به آن آستان نماز آوردم.
در سفرنامه مکه 1288ق مؤلف اشاره میکند که تنها در ساعت خاصی، حجاج عجم را اجازه زیارت میدهند: «روز ششم یک نفر از اهل ما نذری کرده بود، فرستاده بود از یک ساعت آفتاب رفته، الا یک ساعت به غروب مانده ـ که رسم حضرات است که بعد از این ساعت، حاج عجم را نه در بقیع راه میدهند و نه در مسجد پیغمبرـ چهل تومان داده بود این یک روز از زوار پول نگرفتند.