Abstract:
در دهههای اخیر، بهدنبال اهمیتیافتن تاریخ اقتصادی، نگارش آثار پژوهشی در حوزۀ بررسی و شناخت اوضاع اقتصادی ایران در دورههای مختلف تاریخ افزایش یافته است. در این راستا، پژوهشگرانی چون ویلم فلور و رودی متی با تکیه بر اسناد و مدارک آرشیوی موضوعات مختلف اقتصاد ایران در عصر صفوی و قاجار ازجمله مالیه، مالیات، تجارت، و بازار را موردبررسی قرار دادهاند. ازطرفی، مترجمان ایرانی تلاش کردهاند تا این آثار را در کوتاهترین زمان ترجمه و به مخاطبان عرضه کنند. ازآنجاییکه موضوعات مختلف اقتصادی مملو از اسامی، لغات، و اصطلاحات تخصصی هستند، برای برگردان آنها از زبان انگلیسی به فارسی به مترجمانی متبحر و متخصص در این عرصه نیاز است. بر این اساس، مقالۀ حاضر سعی دارد با بررسی ترجمۀ یکی از آثار ویلم فلور با عنوان تاریخچۀ مالی ـ مالیاتی ایران از صفویه تا پایان قاجاریه به این سؤال پاسخ دهد که عدم تخصص در ترجمۀ متونی ازایندست چه آسیبهایی به متن اصلی وارد میآورد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که عدم تخصص و ناآشنایی مترجم با تاریخ سیاسی، جغرافیای تاریخی، اصطلاحات مالی، و سندشناسی به اشتباهات فاحش در ترجمه منجر میشود و، افزونبر کاستن از ارزش کتاب، مخاطب و نویسندۀ اصلی را هم متضرر میکند.
As the importance of economic history in recent years, some of Iranian and non-Iranian researchers research on the recognition of economic situation of different period of Iran history. Among non-Iranian researchers, we can call Willem Floor and Rudi Matthee who are compiled more at this ground. They relied on records and archival materials, in reviewing of the different subject of Iran economics as finance, trade, taxation and bazaar at qajar and safavid periods. The different economical subjects are full of vocabulary and skilled idioms of historic, geographic, financial and record-recognition cases, so to translate these texts from English to Farsi, having the skillful translators must be essential. At present time, the translation of texts of economic history will be done at an abnormal speed rather than past and translators try to translate the historical text as soon as possible. The question is here that who has the qualification to translate the economic history. What is the consequence in not having enough skill in translation of texts of economical history? In this paper we study translation of “A fisical history of Iran in the Safavid and Qajar periods” by Willem Floor critically and try to find out query.
Machine summary:
از میان پژوهش گران غیرایرانی فعال در حوزٔە تاریخ اقتصادی ایـران مـیتـوان بـه رودی متی، چارلز عیسوی، کاترین لمبتون ، و ویلم فلور اشاره کرد که در این بین کتاب های مالک و زارع در ایران ٥ اثر لمبتون و تاریخچۀ مالی ـ مالیاتی ایران از صفویه تا پایان قاجاریه ٦ اثر فلـور از اهمیت بسیاری برخوردارند؛ چراکه این دو مؤلف توانسته اند با روشی دقیق و علمی منـابع فارسی و غیرفارسی را تجزیه و تحلیل کنند و آثاری جامع در ایـن حـوزه از خـود بـه جـای گذارند.
یا در جایی که فلور جمله ای از میلسپو نقل قول می کند (٢ :١٩٩٨ Floor) مترجم این چنین ترجمه کرده است : «میلسپو کارشناس مالی آمریکا که در اواخر دورٔە قاجاری به ایران دعوت به کار شده بود تا دستگاه مالیاتی کشور را اصلاح کند چنین میگوید» (فلـور ١٣٩٤: ١٧).
بهترین راه برای جلوگیری از ترجمۀ نادرست مراجعه بـه منـابع دوره ای است که مترجم قصد ترجمه در آن محدودٔە زمانی را دارد؛ برای مثـال ، بـرای ترجمـۀ متـون تاریخ اقتصادی مربوط به دورٔە صفویه ، افزون بر منابع کلاسیک ایـن دوره (تـاریخ عـالم آرای عباسی، احسن التواریخ ، و ...
این تعریف برای انعام کامل نیست و مترجم باید براساس منابع و اسناد تـاریخی تعریـف صحیح آن را به صورت پینوشت یا پانوشت توضیح دهد، درحالیکه بـه صـورت «کمـک و اعانۀ اتفاقی یا همیشگی » (فلور ١٣٩٤: ٦٧٣) ترجمه شده است .