Abstract:
پیمان زناشوئی و تشکیل خانواده در قوانین اسلام مورد تاکید قرار گرفته و به وسائل گوناگون، مسلمانانرا تشویق به این امر نموده است، اما مواردی هم پیش میآید که طلاق ضرورت پیدا میکند و چنانچهزن یا مردی مبادرت به طلاق نکند چه بسا مشکلات طاقت فرسا و جنایتها و ناراحتیهای روانی ونگرانیهای شدید پدید آید که نه تنها زندگی زناشوئی را تلخ و ناگوار میسازد بلکه فاجعههای بزرگی درجامعه به وجود میآورد. طلاق از ریشه طلق به معنای جدا شدن زن از شوهرش است و طلاق خلع آناست که زن به خاطر کراهتی که از شوهر دارد مالی را به او میدهد تا شوهر او را طلاق دهد. با بررسیآیات قرآن و سنت، این نتیجه بدست میآید که بین زن و مرد از نظر حکم طلاق تبعیض وجود ندارد وهیچگونه حقی از زن در طلاق ضایع نمیشود و زن میتواند با داشتن هرگونه کرامتی از مرد طلاقبگیرد.
Machine summary:
دلايل اثبات طلاق خلع ازدواج پيوند مقدسي است که بر اساس رضايتمندي ميباشد و فقط به وسيله آن تداوم پيدا ميکند ولي گاهي اوقات مشکلاتي بين زوجين به وجود ميآيد که زندگي را سخت ميکند و همان طور که خداوند حکيم در کتابش طلاق را در اختيار مرد گذاشته ، خلع را براي زن قرار داده تا به واسطه آن خودش را با مهريه اي که به شوهرش ميبخشد رها و آزاد کند.
بنابراين با بررسي طلاق خلع در کتاب خدا و سنت ميتوان گفت که ديگر شبهه تبعيض بين زن و مرد در حکم طلاق وجود ندارد و هيچ گونه حقي از زن در طلاق ضايع نگرديده است و ظلمي به او صورت نگرفته ؛ زيرا همچنان که مرد ميتواند به دليلي زن خود را پس از پرداخت مهريه طلاق دهد، زن نيز ميتواند با داشتن هر گونه کراهتي از مرد و لو آن که اين کراهت ناشي از اراده ازدواج با مرد ديگري باشد، با پرداخت همه مهريه و يا به مقدار آن، اگر تلف شده باشد، از مرد درخواست طلاق نمايد مرد هم بايد او را طلاق دهد تا زن بتواند با آزادي کامل به دنبال زندگي ديگري برود و لو آن که مرد از زندگي خويش با اين زن راضي باشد و هيچ گونه تنفري از او نداشته باشد.