Abstract:
روابط اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران فراز و نشیبهای بسیاری داشته است. روابط دو جانبه میان آنها در دولت احمدی نژاد به طور قابل توجهی کاهش یافت اما در دولت روحانی که با شعار اعتدال گرایی در سیاست خارجی برسرکار آمد، تغییراتی در روابط اروپا و ایران به وجود آمد به گونهای که پس از مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 و در سایه توافقنامه موسوم به برجام، روابط فی مابین بهبود یافت. طی این سالها میتوان گفت که مهمترین تحولات جهت دهنده سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران، مسائل اساسی مانند پرونده هستهای، مقابله با تروریسم، حقوق بشر و تسلیحات موشکی بوده است. مطالعه و بررسی عناصر و مؤلفههای تأثیرگذار سیاست خارجی اتحادیه اروپا بر جمهوری اسلامی ایران از سالهای 1384 تا 1397 در پرتو روابط دو جانبه از مهمترین جنبههای پژوهش پیش رو میباشد. در این مقاله سعی خواهیم کرد با بهرهگیری از روش توصیفی تحلیلی و چارچوب نظری واقعگرایی نئوکلاسیک در روابط بینالملل و با استفاده از روش تحلیلی، چهارچوب سیاست خارجی اروپاییها در دوران پسا برجام را مورد کندوکاو قرار دهیم.
The European Union relations with the Islamic Republic of Iran have had many ups and downs. Their bilateral relations in Ahmadinejad’s Government declined significantly. However the European-Iranian relations changed in Rohani’s Government with the slogan of moderation in foreign policy, so that after the negotiations between Iran and the 5+1 countries and in the light of Joint Comprehensive Plan of Action (JCPOA), the relations between them were improved. During these years, one of the most important developments in the EU foreign policy towards the Islamic Republic of Iran includes fundamental issues such as the nuclear case, counter-terrorism, human rights and missile weapons. Investigating the effective elements of EU foreign policy toward the Islamic Republic of Iran from 2005 to 2018 in the light of bilateral relations is one of the most important aspects of this research. In this article, it has been tried to analyze the European foreign policy framework after JCPOA using a descriptive-analytical approach and the theoretical framework of neoclassical realism in international relations.
Machine summary:
آن ها در نگرش ها و سياست هاي جهاني خود برنامـه هسـته اي ايـران ، تروريسـم ، سـلاح هـاي کشتار جمعي، حقوق بشر و مسأله فلسطين و رژيم صهيونيستي را اولويت خود قرار مي دهند و در ارتباط با ايران نيز بر اولويت اين مسائل تمرکز دارند.
لذا سياسـت گفتگوهـاي انتقـادي و مسـأله حقـوق بشـر باعث رکود فوق العاده روابط تجاري اروپا و ايـران نشـد، زيـرا منـافع اقتصـادي آلمـان ، فرانسه و اروپا اهميت بيشتري از حقوق بشر داشته و اتحاديه با وضع تحريم هاي تجاري به استثناي مواردي که به صراحت توسط سازمان ملل وضـع و حمايـت شـده ، مخالفـت کرده است ((٤١-٣٧ :٢٠١٠ ,Posch.
مسئله تروريسم و چالش ها در روابط اتحاديه اروپا با جمهوري اسلامي ايران موضع گيريها و سياست هاي ايران در قبال رژيم صهيونيستي، تضـاد جـدي بـا سياسـت اتحاديه اروپا در خاورميانه دارد که تاکنون بارها مورد اعتراض سران ايـن اتحاديـه قـرار گرفته است .
نتيجه گيري سياست خارجي اتحاديه اروپا در سالهاي گذشته نسبت به جمهوري اسلامي ايـران فـراز و نشيب هاي بسياري داشته است ، چرا که اساسـا تصـميم گيري سياسـت خـارجي اروپـا متضمن فرايندي پيچيده و با اعمال نفوذ کشورهاي عضو و برخي نهادهاي فراملي نظيـر کميسيون و پارلمان اروپايي صورت گرفت .
همچنين نقش پارلمان اروپايي به دليل تلاش گروه هاي مخالف جمهوري اسـلامي ايـران براي تأثيرگذاري بر اين نهاد اروپايي، بر سياست خارجي اتحاديه در قبال ايران تأثيرگذار بوده است .