Abstract:
این مقاله به دنبال ارزیابی متغیرهایی است که میتوانند بهصورت بالقوه بهعنوان نشانگر پیشرو برای پیشبینی چرخههای تجاری در اقتصاد ایران در نظر گرفته شوند. متغیر تولید ناخالص داخلی بدون نفت بهعنوان متغیر هدف در نظر گرفته شده است. از یک مجموعه متشکل از 265 متغیر با تواتر فصلی در بازه زمانی 1367:1-1387:2 که با شش تبدیل از آنها مجموعاً 1590 سری زمانی را تشکیل میدهند، بهعنوان نشانگرهای پیشرو بالقوه استفاده شده است. معیارهای تعداد نقاط مفقوده، هشدارهای نادرست، هشدارهای دیرهنگام، میزان تطابق دوران رکود و رونق نشانگر و سری هدف و انحراف معیار تقدم در پیشبینی به تفکیک نقاط اوج (شروع رکود) و حضیض (پایان رکود) برای هر سری زمانی، محاسبه و ارائه شده است. در این مطالعه نشان داده میشود که نمیتوان مجموعهای از متغیرها را یافت که به لحاظ تمامی معیارهای فوق، عملکرد مطلوبی داشته باشند. این در حالی است که 20 متغیر قابلیت نسبتاً خوبی در شناسایی نقاط چرخش دارند و 6 متغیر قابلیت نسبتاً مطلوبی به لحاظ انحراف معیار تقدم در پیشبینی دارند. «شاخص قیمت مصرفکننده-بهداشت و درمان»، «مالیات بر اشخاص حقوقی» و «اسکناس و مسکوک در دست اشخاص» ازجمله متغیرهایی هستند که عملکرد پیشبینی آنها براساس معیارهای ارزیابی فوقالذکر از سایر متغیرها بهتر است و به لحاظ وقفه انتشار عمومی نیز وضعیت مناسبی دارند.
In this paper, we examine all the macroeconomic time series which can be considered as potential leading indicators of the state of real activity in Iran, to find the best leading indicators. According to Einian and Barakchian (1393), Non-oil GDP show the fluctuations of real activity in Iran better than other variables. Hence, in our study we consider Non-oil GDP as the target variable and the dating of the business cycles are identified following Einian and Barakchian (1393). 265 macroeconomic variables, obtained from the data sets released by the Central Bank of Iran, are used to construct 1590 potential leading indicators; 6 kinds of transformations are applied to each variable in order to generate 1590 series. These time series are quarterly series which span the period of 1367Q1 to 1387Q2. The number of Missing Points, False Alarm Points, Late Alarm Points, Concordance, and Standard Deviation in forecasting peaks and troughs are used as the main criteria to evaluate the potential leading indicators. The results show that no variable does well in terms of all the criteria; however, there exist 20 variables which performs well in forecasting peaks and troughs and there exist 6 variables which perform well in terms of the standard deviation of the forecasts. Therefore, selecting a set of potential leading indicators to construct a composite leading indicator for non-oil GDP depends entirely on the importance of each criteria for the institutes/researchers who develop the composite leading indicator. We also evaluate the potential leading indicators based on their release lags in the Central Bank's publications. Samaee and Atrianfar (1390) have shown that the national accounts' data have the longest lag (more than 6 months on average), and therefore, we suggest to diminish their role in constructing the composite leading indicator.
Machine summary:
ارزيابي نشان گرهاي پيشرو براي توليد ناخالص داخلي ايران سيد مهدي برکچيان ١* کيان سمائي ٢ تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٨/٠١ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠١/٢٤ چکيده اين مقاله به دنبال ارزيابي متغيرهايي است که مي توانند به صورت بالقوه به عنوان نشان گر پيشرو براي پيش بيني چرخه هاي تجاري در اقتصاد ايران در نظر گرفته شوند.
معيارهاي تعداد نقاط مفقوده ، هشدارهاي نادرست ، هشدارهاي ديرهنگام ، ميزان تطابق دوران رکود و رونق نشان گر و سري هدف و انحراف معيار تقدم در پيش بيني به تفکيک نقاط اوج (شروع رکود) و حضيض (پايان رکود) براي هر سري زماني، محاسبه و ارائه شده است .
به عنوان يکي از اولين کارهاي انجام شده در اين حوزه ، درگاهي (١٣٨٣) از مجموعه اي شامل ٥٦ متغير فصلي در ايران با روش خودرگرسيون برداري ٤ نشان گر پيشرو ترکيبي براي سري هدف توليد ناخالص داخلي ساخته است .
براي هر سري، معيارهاي تعداد نقاط مفقوده ، هشدارهاي نادرست ، هشدارهاي ديرهنگام ، ميزان تطابق دوران رکود و رونق نشان گر و سري هدف (توليد ناخالص داخلي بدون نفت ) و انحراف معيار تقدم در پيش بيني به تفکيک نقاط اوج (شروع رکود) و حضيض (پايان رکود) محاسبه ميشود.
در تحقيق حاضر براي ارزيابي معيار اول ، درصد تعداد نقاط اوج و حضيضي از سري هدف که توسط نشان گر پيشرو شناسايي شده است محاسبه ميشود.