Abstract:
حسن طلب، سخنی ادبی و به مقتضای حال با درونمایهی نیاز است که مخاطب خاص دارد و قالبهای شعری بهعنوان ساخت زبانی برای بروز آن، رابطهی تنگاتنگی با تأثیرگذاری این آرایهی ادبی دارند. از سویی،برگزیدن قالب شعری مناسب برای بیان حسن طلب،یکی از مهمترین عوامل ایجاد ارتباط و تأثیر آن بر مخاطب است؛ چنانکه آرایهی مذکور در آغاز، میانه وپایان قالبهایی چون قصیده، قطعه، ترکیب بند، ترجیع بند، رباعی وغزل باشیوههای گوناگون و با درنظر گرفتن تمهیدات وشگردهایی ویژه، به کار رفته است.از این رو، قالب شعری به عنوان یکی از عناصر زیباساز و تأثیرگذار طلب در بافت شعرو نیزچگونگی قرارگرفتن حسن طلب در آن،از عوامل زیبایی و هنری بودن این آرایهی ادبی بهشمار میروند؛ بنابراین، در اینمقاله تلاش شده تا سیرکارکردی را که حسن طلب در قالب-های شعری از آغاز تا قرن هشتم هجری سپری کرده است و جایگاه آن در قالبهای مورد استفاده و میزان کاربرد آن را در هریک از آن قالبهای شعری در هر دوره، با نگاهی تحلیلی و آماری، بر پایهی دیوانهای شعری شانزده تن از شاعران برجستهی شعر فارسی بررسی شود. قالب قصیده با شیوههای متنوع، بیشترین کاربرد را دارد پس ازآن بهترتیب قالبهای قطعه، غزل، رباعی، ترجیعبند وترکیب بند و به یک نسبت مثنوی و مسمّط تحت تأثیر ویژگیهای خاص این آرایهی ادبی، بهکار رفتهاست.
Beauty of Demand is a literary expression and of present observation with the theme of need which has its particular audienc; and the poetic forms, as the lingual structures in expressing them, hold close strong connection to the efficiency of this literary figure. On one hand, choosing proper poetic form for expressing Beauty of Demand is counted as the most important factor of its connection with and effect on the audience; because the mentioned figures in the beginning, middle and end of the forms such as ode, combination, prey, rubai, sonnet and piece are used with various approaches, considering particular points. Thus, the poetic form as one of the aesthetic and effective elements of request in the poem's texture and that how Beauty of Demand is used in it, are of the aesthetic and artistic factors of this literary figure. Therefore, the composers of this article are to analytically and statistically review the time-series of the poetic forms of Beauty of Demand from its outset to the eighth century (lunar year), its position within the used formats, and its application level in any of those forms in each period.
Machine summary:
دانـــي بزرگـــوارا کـــز جـــور روزگـــار شب ها چو بخت تو، نفسـي مـن نخفتـه ام دارم طمــع زلطــف تــو، ناســفته گــوهري زيــرا بســي گهــر بــه مــديح تــو ســفته ام (عوفي،١٣٣٥: ١٢٠) قالب قطعه نيز مانند رباعي، لحن صميميتري نسبت به قالب هاي ديگر دارد؛ بـه گونـه اي که بيش تر طنزها، کنايه ها، هجوها، تهديدها و هزل ها براي طلب ، در اين قالببه کـار مـيرفتـه ؛ زيرا عموميت کمتري داشته و براي مخاطب خاص ، سروده شده است : نــــدارم جامــــه اي، اي شــــاه عــــالم کـــه بـــا او نـــزد هـــر مـــردم نشـــينم زمســتان اســت و چــون ســيرم ، برهنــه مـــن غـــرزن ، مگـــر در خـــم نشـــينم (رشيد الدين وطواط ،٥٩٩:١٣٣٩) از اين نظر،تفاوتي که ميان قطعه و ديگرقالب هاي شعري وجود دارد، ايـن اسـت کـه در قالب قطعه ، شاعر امکان داردکه هرچيزي از ممدوح خود بخواهد؛ از هيزم ، کاه ، جو،خلعـت ، مرسوم ، شراب ،گوشت ، کنيز، غلام ، اسب ، استر و شتر گرفته تا سيم ، زر، کيسه ، ازار، جبـه و دستار، اما در ديگرقالب هاي شعري ازجمله قصـيده وغـزل باتوجـه بـه فضـاي شـعر و ارج مخاطب ، اين کار، مجاز نيست ؛ لذا قطعه ، قالب مناسبي بـراي بـرآوردن نيازهـاي ضـروري و فوري است : گرقطعــه خــوش نيامــد، معــذوردار ايــرا هم تو عجول مردي، هم مـن ملـول مـردم (سنايي،١٠٧٨:١٣٨٨) ازطرفي، هرچه از آغاز شعر فارسي به دوران متاخر نزديک ميشويم ، ميزان کاربرد قطعـه در ديوان ها بيش تر ميشود: بعد از عصر سامانيان و غزنويان و گذشت نيمي از زمان امپراتـوري سـلجوقيان ، اعطـاي پادشاهان بزرگ به تدريج کاهش يافت و با وقوع فتنه ي مغـول در اوايـل قـرن هفـتم و سقوط دربارها و از ميان رفتن مراکز علم و ادب و خاندان هاي مشوق شاعران ، نـه تنهـا مديحه سرايي از رونق بازماند، بلکه به طور کلي، ارکان دانش و ادب و هنـر بـه ويرانـي کشيد.