Abstract:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تفصیلی علم دینی از منظر ویژگیها و هنجارهای عالِم ـ یعنی یکی از جهات کلیدی مطرح شده در نظریه علم دینی آیتالله جوادی آملی ـ است. برای این منظور ابتدا ضمن ارائه تقریری اجمالی از نظریه آیتالله جوادی آملی، باتوجه به جایگاه عقل در این نظریه و نیز نقش آن در ایجاد شایستگی هایی در عالِم، به تببین نقش هر دو نوع عقل نظری و عملی در تولید معرفت اسلامی با تأکید بر دیدگاه جوادی آملی پرداخته شده است. در ادامه ویژگی ها یا شایستگی های عالِم در دو طبقه «دانشی ـ نگرشی» و «اخلاقی ـ رفتاری» نیز تبیین شده است. سپس دلالت های این بحث برای تغییر برنامه های درسی دانشگاه ها بهمنظور تربیت عالمانی برخوردار از این ویژگیها و بهتبع آن، تولید علم و معرفت توسط این عالمان که متصف به صفت اسلامی باشد، پرداخته شده است. درپایان ضمن ارائه جمع بندی از مباحث مطرح شده، به دستاورد نظری این نوشتار در قابلیت جمع بین نظرات رقیب و پاسخگویی به نظرات برخی منتقدان نظریه جوادی آملی نیز اشاره خواهد شد.
This article is aimed to examine an aspect of an approach of religious science or knowledge which was introduced by Javahi Amoli. That aspect refers to the scientist's or knower's characteristics and virtues. To this end, first of all, the Ayatollah Javadi Amoli's theory was reviewed briefly, then according to this theory, the role of wisdom in forming the knower's competencies especially the role of theoretical and practical wisdom in producing the Islamic knowledge was explained. Based on it, the knower's features or virtues which were divided in two categories were elucidated. These are: knowledge or attitude class and ethical or behavioral division. In the following, the implications of this approach of religious science for designing or changing universities' curricula were stated. Those will help to educate the scholars who will possess these characteristics and as a consequence, they will be capable to produce Islamic knowledge. Finally, the conclusion with the theoretical achievement of this approach to respond some critics of Javari Amoli's theory was mentioned.
Machine summary:
این نظریه همچون هر نظریه علمی دیگر مورد توجه موافقان (واعظی، 1387؛ سوزنچی، 1389؛ الف و ب، خسروپناه و بابایی، 1389؛ اکبری و واعظ جوادی، 1392؛ عبداللهی و صالحی اردکانی، 1393؛ اسدی و لواسانی، 1395؛ حسینزاده یزدی و اخلاقی، 1396) و منتقدانی (باقری، 1387؛ فنایی اشکوری، 1388؛ کرمی و دانش شهرکی، 1395؛ موحد، 1395) قرار گرفته؛ اما آنچه در میان آثار موافقان و منتقدان این نظریه بهطور بارزی مشهود است، توجه به مبانی دینشناختی و علمشناختی (یا حتی روششناختی) این نظریه بوده است؛ درحالیکه یکی از نکات مغفول یا کمتر مورد توجه قرار گرفته در این مباحث ـ بهویژه در دیدگاههای موافقان و طرفداران این نظریه ـ توجه به شایستگیهایی است که یک عالِم باید از آن برخوردار باشد تا برآناساس بتوان علم و نظریهای را که چنین عالِمی آن را تولید میکند، به صفت دینی و اسلامی بودن متصف کرد.
چنانچه فرهنگ یا منش را مجموعهای از باورها، ارزشها و شایستگیها در نظر بگیریم که عالمان یک محیط علمی باید داراي آنها باشند، دراینصورت میتوان گفت ما بر آنیم تا در پرتو تبیین منظری جدید از نظریه علم دینی جوادی آملی ـ یعنی در نظر گرفتن علم بهمثابه فرهنگ ـ در درجه اول با تولید قرائتی نسبتاً مقبول و مهجور از علم اسلامی، به غنای بحثهای نظری در این حوزه کمک کنیم و در درجه دوم با قبول این دیدگاه، دلالتهای آن برای برنامه درسی آموزش عالی را واکاوی کرده و از چگونگی عملیاتی کردن این رویکرد سخن بگوییم.