Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی حسابداری ذهنی مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده در میان صاحبان کسب وکار (خود کارمندی) میباشد. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. همچنین جامعه آماری این تحقیق شامل مالیات دهندگان صاحبان کسب وکار (خود کارمندی) میباشد، که در حدود ٣٠٦ نفر میباشند. بر اساس جدول مورگان درنهایت تعداد ١٧٠ صاحبان کسب وکار (خود کارمندی) به عنوان نمونه انتخاب گردید، که به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای تعیین شد. به منظور گردآوری داده های تحقیق از پرسشنامه های استاندارد استفاده گردید.
همچنین آزمون ها در پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار Spss٢٤ انجام میشود. نتایج نشان داد که برخی از مالیات دهندگان ، مالیات ها را به شکل ذهنی از گردش مالی تفکیک میکنند (جداکنندگان )، درحالیکه بقیه این کار را انجام نمیدهند (ادغام کنندگان ). ما در حسابداری ذهنی، تفاوت های کوچکی بین مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده یافتیم . علاوه بر این ، تجزیه وتحلیل نشان داد که دانش مالیاتی و حسابداری ذهنی، ساختارهای مجزایی هستند. تفکیک مالیات به تحریک پذیری کم و نگرش های مثبت تر نسبت به وضع مالیات مربوط بود. افرادی که اظهار کردند مالیات ها را از گردش مالی تفکیک میکنند، بیشتر مدعی اداره کسب وکارهای پررونق و موفق ازنظر مالی بودند. حسابداری ذهنی با نیات فرار از مالیات در ارتباط نیست ، اما افرادی با امتیازات بالاتر حسابداری ذهنی، سطوح مشخص تری از برنامه ریزی مالیات را گزارش کردند. درحالیکه طرح تحقیق ما، استنتاج های علی را مجاز نمیداند، این یافته ها میتوانند نشان دهنده آن باشند که ممکن است افزایش توانایی مالیات - دهندگان صاحبان کسب وکار برای سازماندهی فعالیت های مالی خود، یک استراتژی نویدبخش برای تقویت رقابت پذیری کسب وکارهای آن ها باشد.
Machine summary:
درحاليکه ممکن است مديريت 1 mental accounting 2 money management 3 Olsen 4 Thaler 5 Heath & Soll 6 Prelec & Loewenstein, 7 Ranyard 8 Krishnamurthy & Prokopec 9 Antonides 10 Webley & Adams 11 Muehlbacher 12 Kirchler 13 Kleven 14 Slemrod 15 Cramer 16 Heath 17 Moon 18 Helion & Gilovich 19 Barberis & Huang 20 Lim 21 Seiler 22 credit application 23 Ranyard 24 Antonides پول براي تمکين مالياتي ١ نيز مهم باشد، تحقيقات مربوط به نقش حسابداري ذهني در رفتار ماليات دهنده نسبتا کم است .
حسابداري ذهني، دلالت بر اين دارد که افراد، تمايل به تصميم گيري درباره مسائل مختلف مالي در حسابهاي ذهني جداگانه دارند؛ براي مثال ، بعضي افراد در زمان سرمايه گذاري به دنبال بهينه کردن پرتفوي خود نيستند، بلکه سهام را به صورت جداگانه و بدون در نظر گرفتن ارتباط آن ها با همديگر خريداري مي کنند (کيان و همکاران ، ١٣٩٦).
در جدول ١، آمار توصيفي براي مولفه هاي کليدي ارائه مي گردد: جدول ١: مروري بر ويژگي هاي مولفه ها (رجوع شود به تصوير صفحه)2 Messy 3 Silgoner 4 Antonides 5 Rammstedt 6 John 7 Meule 8 Spinella (رجوع شود به تصوير صفحه)سوال تحقيق (١) تفاوت هاي ميان فردي در حسابداري ذهني نتيجه مي گيريم که احتمالا ماليات دهندگان در حسابداري ذهني با خوشه هاي مختلف رفتارهاي متفاوتي انجام مي دهند.
1 Podsakoff 2 Alm 3 Torgler 4 Onu 5 Oats 6 Wenzel 7 Kleven 8 Engström 9 Holmlund علاوه بر اين ، رابطه مثبتي بين حسابداري ذهني و برنامه ريزي مالياتي پيدا ميکنيم .